۱۳۸۹ دی ۱۰, جمعه

آغاز سال نو میلادی و تصمیماتی فقط برای تصمیم گرفتن

در حال مرور سایت های مرتبط با روانشناسی بودم که به مطلبی در مورد تصمیماتی که اغلب افراد در آغاز سال جدید میلادی می گیرند برخوردم که برایم جالب بود. چون ما نیز معمولا در آغاز سال جدید هجری شمسی چنین تصمیماتی می گیریم و معمولا بدان عمل نمی کنیم. و اما مطلب به نقل از دنیای روانشناسی:
مشهور است که اغلب تصميماتي که در آغاز سال نو گرفته مي شود، موفقيتي چنداني ندارند. متاسفانه الگوي اين تصميمات بدينگونه است که با آغاز سال جديد افراد هيجان زده و پر انرژي در اين تصور هستند که امسال با سال هاي قبل تفاوت خواهد کرد اما در مدت کمتر از يک ماه همه ي اين تصميمات به کناري گذاشته شده و بي نتيجه رها مي شوند.
حال سوال اينجاست که چرا با وجود اين آگاهي بازهم در سال هاي بعدي افراد چنين تصميماتي مي گيرند؟
يک دليل مي تواند اين باشد که از نو شروع کردن هيجان انگيز است. آغاز سال جديد احساسي از شروع دوباره را مي تواند القا کند و اين امر براي افراد جذاب است.
دليل ديگر اينکه انسان ها ميل دروني به بهتر شدن و کمال دارند. اگرچه آغاز سال نو يک امر قرار دادي است، اما تاريخ و زماني را براي تغيير و آغاز تغييرات به ما مي دهد.
درباره ی تاریخچه ی چنين تصميماتي گفته شده که ژوليوس سزار در آغاز سال نو براي احترام به خداي افسانه اي روم، که به او اجازه داد نگاهی دوباره به سال گذشته بیاندازد و به سوي سال جديد قدم بردارد، اين رسم را بنا کرد. رومي ها نيز در آغاز سال جديد تصميماتي اخلاقي مي گيرند مانند طلب بخشش از ديگران.
اين امر که مردم تصميمات مي گيرند ولي بدان عمل نمي کنند مي تواند بدين معنا باشد که آنها به توانايي هايشان براي تغيير و تبديل شدن به آنچه که مي خواهند بشوند اطمينان دارند.
برخي ازتحقیقات نيز نشان داده اند که تصميم گرفتن مي تواند افراد را به اهدافشان نزديک کند. يک مطالعه نشان داد که 46 درصد افراد که تصميماتي مي گيرند در مقايسه با 4 درصدي که مي خواهند به اهداف مشخصي دست يابند اما هيچ وقت به طور واقعي تصميم نمي گيرند، موفق ترند.

۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبه

افتضاح سازمان سنجش در اعلام مواد امتحانی کنکور سراسری دکتری سال 1390

بالاخره پس از افت و خیز بسیار، مواد امتحانی آزمون سراسری دکتری در سال 90 اعلام شد. هرکسی که اندک تبحری در رشته ی تخصصی خودش داشته باشد، با نگاهی مختصر به مواد امتحانی اعلام شده متوجه می شود که افراد غیر متخصصی این مواد امتحانی را اعلام کرده اند. مثلا تفاوت کسی که می خواهد در دوره ی دکتری فلسفه ی تعلیم و تربیت شرکت کند با کسی که می خواهد در دوره ی دکتری روانشناسی بالینی شرکت کند، تنها در درس روانشناسی رشد و روانسنجی است؟! بدین صورت که روانشناسی رشد جز مواد امتحانی اولی است و روانسنجی جز مواد امتحانی دومی؟!
خدا به خیر کند. حتما سال آینده برای شرکت دردوره دکتری روانشناسی تربیتی، باید کتاب های اختر فیزیک را بخوانیم.

۱۳۸۹ آذر ۱۷, چهارشنبه

من فقط برای سایه ی خودم می نویسم

چند وقتی است که می خواهم سایتی را که به همت جمعی از همکاران فرهنگی جوان و خوش فکر ایجاد شده معرفی کنم. فرصت دست نداد تا اینکه امروز همسفر مدیر این سایت بودم و پای درد دلشان نشستم. متاسفانه ایشان با تمام زحمتی که کشیده اند و با ابتکاری که به خرج داده اند، بازخورد چندان مناسبی از سوی مسئولین و همکاران دریافت نکرده و از این باب خیلی نگران بودند و گله داشتند. ایشان اظهار داشتند که برای معرفی سایت به آموزش و پرورش کرمانشاه مراجعه کرده اما کسی که مسئول این کار بوده اصلا از مفاهیم اولیه ی اینترنت همچون دانلود آگاهی نداشته است. در بین راه که صحبت می کردیم به یاد حرف یکی از دوستانم افتادم. ایشان از شعرای معاصر هستند و دردی مشترک با این همکار گرامی داشتند و می گفتند: « من فرض می کنم که در جزیره ای تنها هستم و اشعارم را در شیشه ای می گذارم و به دریا پرت می کنم شاید هیچ کس آن را نخواند، اصلا برایم مهم نیست. من می نویسم که نوشته باشم». و به قول صادق هدایت در بوف کور: «من فقط برای سایه ی خودم که روی دیوار افتاده می نویسم».این شد که بر خود لازم دیدم که هرچه سریع تر این کار عقب افتاده را انجام دهم باشد که ایشان استوارتر از همیشه در راهی که انتخاب کرده اند گام بردارند.
برای مراجعه به وب سایت ایشان به این پیوند مراجعه کنید.

۱۳۸۹ آذر ۶, شنبه

ارزشیابی سازنده: به سوی حذف مرزهای ارزشیابی و آموزش

ارزشیابی مستمر، تکوینی یا تدریجی اصطلاحاتی هستند که این روزها ذهن هر معلمی را به خود مشغول کرده است اما اکثر آنان در مورد معنا و مفهوم دقیق این عبارات توافق نظر ندارند و در بسیار موارد دچار سردرگمی و تصورات غلط نسبت به معنای دقیق این عبارات هستند. در این مقاله به دنبال بررسی هرچه دقیق تر معنا و مفهوم عبارات فوق هستیم تا از این طریق گامی در جهت برطرف کردن کج فهمی های موجود در مورد معنا و مفهوم این عبارات برداشته شود.
مقاله را می توانید از این پیوند دانلود کنید

۱۳۸۹ آبان ۲۸, جمعه

ارزشیابی توصیفی: بنیان ها، شرح و نقد

در این مقاله ابتدا به بررسی بنیان های نظری ارزشیابی کمی و کیفی پرداخته و سپس به شرح و توصیف هرچه بیشتر ارزشیابی توصیفی خواهیم پرداخت. در ادامه نیز به نقد اجرای طرح ارزشیابی توصیفی در نظام آموزشی ایران (با تمرکز بر نقایص طرح در بُعد نیروی انسانی) می پردازیم.
مقاله را می توانید از این پیوند دانلود کنید

۱۳۸۹ آبان ۲۴, دوشنبه

علم کیلویی چند؟؟؟!!!

چند وقت پیش یکی از مقالات مستخرج از پایان نامه ام رابرای چاپ به یکی از مجلات معتبر پژوهشی ارسال کردم که پس از مدتی با این پاسخ مواجه شدم که در اینجا عیناً آن پاسخ را ذکر می کنم:

«جناب اقاي سعيد فرماني
باسلام
با تشكر از مقاله ارسالي جنابعالي
(رابطه ي بين حمايت اجتماعي ادراك شده ،سبك هاي هويتي و نگرش نسبت به دين در دانش اموزان مقطع متوسطه)
براي فصلنامه ................. بعلت عدم حجم مناسب مقاله از دستور كار خارج شده است اميد است همكاري جنابعالي با دفتر فصلنامه تداوم داشته باشد.
باتشكر»

1- به نظر می رسد که حوزه هایی چون حجم، وزن، طول، مساحت، ارتفاع و.... به سنجش یک کار علمی ارتباط چندانی نداشته باشد.

2- این پاسخ در حالی برای من ارسال شده است که تعداد صفحات مقاله ی من (11 صفحه) کمتر از حداکثر صفحات مجاز (25 صفحه) برای چاپ بود.

3- ای کاش ایشان حجم مناسب را می فرمودند تا متناسب با حجم دلخواه ایشان، یا از صفحات مقاله می کاستیم و پا چند ورق روزنامه لای مقاله می چپاندیم که حجیم تر شود.

4-جهت اطلاع ایشان و همکارانشان، حدود 200 صفحه A4 فیش خوانده شده دارم که همگی در ارتباط با موضوع پایان نامه و مقاله ام می باشد اما هیچ اثری از آنها در مقاله ام نیست. چون به کیلویی بودن علم معتقد نیستم.

و در آخر به قول استاد ارجمندم «کاش به جای وزنی برخورد کردن با مقوله ی علم و فرهنگ، کمی از فکر و منطق استفاده می شد»

۱۳۸۹ آبان ۲۱, جمعه

آنتی همایش

بالاخره پس از چندین بار به تعویق افتادن، همایش ملی ادبیات فارسی و پژوهش های میان رشته ای در دانشگاه بیرجند برگزار شد. این همایش قرار بود در اردیبهشت ماه امسال برگزار شود اما با چندین بار تاخیر، بالاخره 19 و 20 آبان ماه دردانشگاه بیرجند برگزار شد. متاسفانه به دلیل مشغله کاری و دوری راه نتوانستم در این همایش حظور داشته باشم اما از دوستانی که در همایش شرکت کرده وضعیت را جویا شدم که همه ی شواهد دال بر بی نظمی و بی برنامگی بود. یک مورد را که برای خود من پیش آمده ذکر می کنم و از مابقی فاکتور میگیرم.
حدود 8 ماه پیش من با همکاری یکی از دوستان برای این همایش مقاله ای را با عنوان تحلیل روانشناختی داستان کوتاه سه قطره خون ارسال کردیم. حال پس از 8 ماه بررسی، جای نویسنده اول و دوم مقاله در گواهی صادره از سوی مسئولین همایش جابجا شده است. گرچه این مسئله بین من و دوست همکارم حل شده است، اما نشانی از بی نظمی و بی برنامگی مسئولین برای برگزاری همایش است. امیدوارم در دوره های بعدی این همایش شاهد چنین مسائلی نباشیم.

۱۳۸۹ آبان ۱۵, شنبه

تفاوت برنامه ریزی آموزشی و برنامه ریزی درسی

دوستی از طریق وبلاگ پیشین پرسیده بود که تفاوت برنامه ریزی درسی و برنامه ریزی آموزشی چیست؟ به ذهنم رسید که پاسخ ایشان را در وبلاگ بگذارم شاید برای دیگران هم مفید باشد.

برنامه ریزی آموزشی
برای برنامه ریزی آموزشی تعاریف مختلفی در کتاب فیوضات ذکر شده که در اینجا برخی از آنها را ذکر می کنم
لکت: برنامه ریزی آموزشی فراگردی است برای تعیین کردن هدف های مناسب، تشخیص دادن مسائل و نیازها و امکانات و محدودیت هایی که برای رسیدن به آن هدف ها موجود است یا محتملاً وجود خواهد یافت، و تنظیم کردن فعالیت هایی که برای رسیدن به آن هدف ها لازم است.
زی ملمان (1973): برنامه ریزی آموزشی فراگردی است که مشتمل بر تعیین نیازهای آموزش و پرورش، تنظیم استراتژی برای بر آوردن نیازهای مزبور، تهیه طرح ها و پروژه های اجرایی استراتژی مزبور، و گرد آوردن آنها در یک مجموعه یا سند.
یونسکو (1970): برنامی ریزی آموزشی برداشتی است منطقی و علمی برای حل مسائل آموزشی. چنین برداشتی مشتمل بر تعیین هدف ها و منابع، بررسی شقوق مختلف عمل و انتخاب عاقلانه بین آنها، تصمیم گیری در مورد هدف های مشخص در محدوده ی زمان معین، و بالاخره سازکردن بهترین تدابیر و وسایل برای تحقق بخشیدن منظم به تصمیمات مزبور.

برنامه ریزی درسی
اصطلاح برنامه درسی به معانی مختلفی به کار برده شده است. از جمله به عنوان برنامه ای برای یک موضوع درسی خاص در یک پایه ی تحصیلی مشخص، در طول یک دوره ی تحصیلی، یا به عنوان برنامه ی موضوع های مختلف درسی در طول یک دوره ی تحصیلی.
در سال های اخیر مفهوم برنامه درسی گسترش یافته است تا آنجا که برنامه تفضیلی کلیه فعالیت های یادگیری فراگیرنده، انواع وسایل آموزشی، پیشنهاداتی در مورد راهبردهای یادگیری و شرایط اجرای برنامه و .... را شامل شده است.
برنامه درسی شامل سلسله فعالیت هایی به شرح زیر است. تهیه و تنظیم فهرست رئوس محتوای درسی، تهیه و تولید مواد و وسایل آموزشی و به اجرا در آوردن و جایگزین کردن برنامه درسی در قالب نظام آموزشی (لوی، 1923).
به عبارت ساده تر برنامه ریزی درسی، شامل محتوای برنامه دروس است. گاهی برنامه درسی در مفهوم بسیار محدود آن ممکن است مربوط به تعیین محتوای یک درس به خصوص شود. مثلاً برنامه ریزی درس ریاضی کلاس چهارم. ولی معمولاً دامنه عمل برنامه ریزی درسی وسیعتر از تعیین محتوای یک درس در یک دوره آموزشی می باشد، مانند برنامه ریزی دروس ریاضی طی دوره دبستان و دبیرستان. یا آنکه ممکن است شامل تعیین محتوی دروس یک رشته آموزشی شود، مانند برنامه ریزی درسی رشته فنی و حرفه ای. یا آنکه شامل تعیین محتوای کلیه دروس شود، مانند برنامه ریزی درسی دوره ی دبستان، دبیرستان و غیره.

در آخر می توان گفت که برنامه ریزی درسی در حقیقت جزئی از برنامه ریزی آموزشی است. برنامه ریزی آموزشی کلی تر و کلان تر از برنامه ریزی درسی است.
...........................
منابع:
فیوضات، یحیی (1381). مبانی برنامه ریزی آموزشی. تهران: ویرایش
لوی، الف. (1923). مبانی برنامه ریزی آموزشی (برنامه ریزی درسی). ترجمه: فریده مشایخ (1378). تهران: مدرسه.

۱۳۸۹ آبان ۱۴, جمعه

خدمات انتشارات برخط Forgotten

انتشارات Forgotten با همکاری Amazon.com و Google book به صورت برخط و مجانی بسیاری از کتابهای خود را در اختیار عموم قرار می دهد. این انتشاراتی بیشتر در زمینه ی تاریخ فعالیت می کند اما کتاب هایی در زمینه های ادبی، فلسفی، علمی، مذهبی، زبان، تعلیم وتربیت و.. نیز دارد. در این پایگاه در حدود 10000 کتاب در دسترس است و طراحی ساده و جالب سایت امکان استفاده هرچه بهتر مراجعین را فراهم آورده است.
برای دسترسی به این انتشاراتی می توانید به این پیوند مراجعه کنید

ناهنجاری های قامتی در دانش آموزان ایرانی

سری به این پیوند بزنید و از وضعیت بد جسمانی دانش آموزان ایرانی با خبر شوید.

۱۳۸۹ آبان ۷, جمعه

کتاب آموزش مهارت های زندگی برای دوره دبستان


ورنون، آن. (بی تا). آموزش مهارتهای زندگی (رشد هیجانی، اجتماعی، شناختی و «خود»). ترجمه ی مهرداد فیروز بخت (1387). تهران: دانژه.

یکی ازمسائلی که معتقدم خلا آن در نظام آموزشی ما احساس می شود، عدم توجه به آموزش مهارت های زندگی است. زندگی در جامعه امروزی نیازمند مهارتهایی است که شاید در گذشته بدان ها نیاز چندانی وجود نداشت. آموختن این مهارت ها به کودکان و نوجوانان، آنها را قادر می سازد که بتوانند به سمت خودگردانی هیجانی و رشد شناختی و اجتماعی حرکت کنند و قادر به حل مسائل پیچیده ی خود در این دنیای متغیر و متحول باشند.
جلد اول از مجموعه سه جلدی مهارت های زندگی، برنامه ی درسی جامعی در اختیار مربیان و متخصصان تعلیم و تربیت می گذارد تا به بچه های مقطع دبستان مفاهیم سلامت روان را بیاموزند و به آن ها یاد بدهند که مسیرشان را در میان مشکلات پیدا کنند. این کتاب حاوی 80 فعالیت پیشنهادی برای مربیان است تا به کودکان یاد دهند که چه چیزی بهنجار است و چگونه با مشکلات خویش کنار بیایند. این فعالیت ها براساس پایه تحصیلی مرتب شده اند و چهار حیطه ی رشد شناختی، اجتماعی، هیجانی و رشد خود را پوشش می دهند.

۱۳۸۹ آبان ۶, پنجشنبه

راهي نيست

اي سالک، راه با پيمودن پديد مي آيد. با پيمودن است که راه را مي سازي، و اگر واپس بنگري، هر آن چه ميبيني، فقط رد گام هايي است که روزي پاهايت دوباره آنها را مي پيمايد. اي سالک، راهي نيست، راه با پيمودن پديد مي آيد.
آنتونيو ماچادو

۱۳۸۹ مهر ۳۰, جمعه

خلاصه کتاب انگیزش در تعلیم و تربیت

کتاب انگیزش درتعلیم و تربیت اثر پنتریچ و شانک، الحق از کتاب های مرجع و کاملی در زمینه انگیزش و تعلیم و تربیت می باشد که توسط خانم مهرناز شهرآرای ترجمه شده است. بزرگ ترین ضعف کتاب ترجمه شده، ترجمه ی نامفهوم و مبهم در موارد متعدد است که موجب سردرگمی خوانندگان می شود. چه خوب بود کتابی با این جامعیت و وزن علمی، ویراستاری می شد تا برای خوانندگان مفیدتر واقع شود.
مطالب مفیدی که کتاب داشت و مشکل بودن فهم این مطالب به علت عدم ویراستاری، من را بر آن داشت که یکی از تکالیف کلاسی که خلاصه کردن کتاب بود را منتشر کنم. بلکه هم از هجم کتاب کاسته شود و برای دانشجویان کارامدتر باشد و هم اینکه در حد توان من و همکلاسی هایم، کتاب را قابل فهم تر کرده باشیم.

در پیوند های زیر می توانید تمامی فصل های کتاب انگیزش در تعلیم و تربیت را دانلود کنید
پنتریچ، پال. آر و شانک، دیل. اچ (2002). انگیزش در تعلیم وتربیت. ترجمه ی مهرناز شهر آرای (1386). تهران: نشر علم.
1) فصل اول: انگیزش: مقدمه و بنیادهای تاریخی
2) فصل دوم: مدل های انتظار- ارزش انگیزش
3) فصل سوم: نظریه ی اسناد
4) فصل چهارم: نظریه شناختی اجتماعی
5) فصل پنجم: نقش اهداف و هدف گزینی
6) فصل ششم: انگیزش درونی
7) فصل هفتم: نقش علاقه و عاطفه درانگیزش پیشرفت
8) فصل هشتم: اثرات معلم در کلاس درس
9) فصل نهم: نقش مدارس در انگیزش
10) فصل ده: اثرات اجتماعی- فرهنگی

۱۳۸۹ مهر ۱۸, یکشنبه

نتایج تحقیقات انجام شده

قابل توجه تمامی کسانی که ما را در دو پژوهش زیر یاری نمودند. برای اطلاع از نتایج این پژوهش ها می توانید به پیوند های زیرمراجعه کنید

۱۳۸۹ مهر ۹, جمعه

کتاب در گردش و تسویه حساب های دانشجویی با کتابخانه های عمومی شهر بیرجند

این روزها که درگیر تسویه حساب بودم، مجبور شدم به جاهایی سر بزنم که بارها از خودم می پرسیدم که من اینجا چکار می کنم؟ باید با حدود 6 کتابخانه ی عمومی سطح شهر تصویه حساب می کردم که کار بسیار وقت گیر و تقریبا بیهوده ای بود. هر چه فکر کردم به فلسفه ی این کار پی نبردم که چرا یک دانشجو باید از کتابخانه های عمومی سطح شهر تصویه حساب کند. تنها چیزی که به فکرم رسید این است که این تصمیم از این فکر ناشی شده است که نباید کتابی از شهر بیرجند توسط فردی خارج شود. یک نوع تعصب شهری. نمی خواهم بگویم خوب است یابد. اما می خواهم در مورد فرهنگ جدید کتاب خوانی که اخیراً در اروپا رایج شده است کمی برایتان بنویسم. چند وقت پیش دوستی برایم ایمیلی فرستاد که در مورد فرهنگ جدید کتاب خوانی در اروپا بود به نام BookCrossing . به این معنی که کتابت را در جایی عمومی جا بگذاری تا دیگران نیز بتوانند آن را بخوانند. این فرهنگ جدید کتاب خوانی توسط رون هورنباکر در مارس سال 2001 بنا نهاده شد. 4 ماه بعد در 17 آوریل 2001 وی وب سایتی را راه اندازی کرد که این فرهنگ را در سراسر جهان گسترش دهد. به عبارتی هرکسی که کتابی را پیدا کند می تواند کتاب را در این سایت ثبت کند و با دیگرانی که این کتاب را مطالعه کرده اند در ارتباط باشد و همچنین مطلع شود، کتابی که مطالعه کرده در حال حاظر در دست چه کسی و در کجای جهان است. در 23 جولای 2010 حدود 871 هزار نفر عضو این سایت بودند و حدود 6427000 جلد کتاب نیز در آن ثبت شده بود. هدف از این کار تبدیل کردن دنیا به کتابخانه بزرگ است.
حال این چیزی که خدمتتان عرض کردم و این شیوه ی نگاه به کتاب خوانی را با طرز تفکر ما با کتاب خوانی مقایسه کنید.

۱۳۸۹ مهر ۴, یکشنبه

کتابخانه ی برخط

روز شنبه شنیدم که کتابخانه دانشکده ادبیات و کتابخانه مرکزی دانشگاه بیرجند برخط شده است. خبر خوشی است و جا دارد به مسئولان و مجریان این طرح تبریک گفت. البته من که از سایت خوابگاه هرچه تلاش کردم نتوانستم وصل شوم. امیدوارم این مشکل به زودی برطرف شود. در غیر این صورت، برای خوابگاه نشینان عملا فرقی نمی کند که کتابخانه برخط باشد یا نباشد.

پس از یک سال

پس از یک سال جستجو و مطالعه پیرامون یک مطلب، به چه میزان می توان گفت یا نوشت؟ شاید به نظر برخی برسد، خوب خیلی چیزها می توان گفت. بله خیلی چیزها می توان گفت و نوشت؛ اما با چه ارزشی و با چه اعتباری. پس از یک سال تلاش (گاهی شبانه روزی) اگر چیز زیادی برای گفتن نداشته باشی، به همان چیز اندک ی که برای گفتن داری دو دستی می چسبی. همانند یک فرزند. در عین حال نباید این فرزند را دوست بداری. کاری بس دشوار. که اگر بخواهی عواطفت را وارد ماجرا کنی دیگر نمیتوانی بدون تعصب و گرایش باشی.
آنچه که از این می آموزی این است که ارزش علم تا چه حد است. پس از یک سال تلاش و جستجو تازه به جایی رسیدی که تنها می توانی چند جمله ی کوچک آن هم با شک و تردیبد و قابل تعمیم به زمان و مکان محدودی بیان کنی. این است ارزش علم. خیلی مشکل است که بتوانی آجری به روی آجر دیگران بگذاری. وقتی به تاریخ علم می نگری و با پوست و گوشتت درک میکنی که هزاران آزاده این بنا را تا به اینجایی که تو ایستاده ای معماری کرده اند، یک حالت احترام و سکوت معناداری به آدم دست می دهد. خود را در مقابل انسانی ترین بنای بشری می بینی.

۱۳۸۹ مهر ۳, شنبه

سال تحصیلی را با اصلاح دیدگاه ها شروع کنید

در آغاز سال تحصیلی یکی از مورادی که معلمان (خصوصا معلمان پایه های اول) باید بدان توجه خاصی داشته باشند این است که سعی کنند در همین آغاز راه، دیدگاه دانش آموزان را در مورد توانایی ها و کمبودهای خودشان، دلایل شکست و پیروزی در تکالیف مدرسه، و ارزش خودشان تصحیح کنند. در زیر پیشنهادهایی در این باره به معلمان عزیر ارائه می کنم.
1. سعی کنید در ابتدای سال از دانش آموزان بخواهید که توصیفی از توانایی های و کمبوهای خودشان در دروس مختلف را روی یک برگه بنویسند تا بتوانید بر اساس آن به اصلاح خود پنداره ی تحصیلی دانش آموزان بپردازید.
2. سعی کنید که به دانش آموزان بیاموزید که هرکسی توانایی های خاصی دارد و هر فردی باید به دنبال شکوفا کردن توانایی های خودش باشد.
3. بازخورد صحیحی از توانایی ها و نقایص دانش آموزان به آنها بدهید تا دانش آموزان بتوانند تصویر درستی از خود داشته باشند.
4. هنگامی که به دانش آموزان بازخود می دهید، آنها را قضاوت نکنید؛ بلکه فقط منصفانه و به موقع توصیفشان کنید.
5. قبل از اینکه از دانش آموزان بخواهید که فعالیتی را انجام دهند، سعی کنید خودکارامدی آنها را با جملاتی تقویت کنید.
6. اگر دانش آموزی در تکلیفی که در حد توانایی هایش است موفق شود، سعی کنید او را متوجه تلاشی که کرده بکنید و او را از اینکه موفقیت را به شانس و یا استعداد و یا آسانی تکلیف ربط دهد برحذر بدارید.
7. اگر دانش آموزی در تکلیفی که در حد تواناییهایش است شکست خورد، سعی کنید او را متوجه تلاش ناکافی بکنید و به او بگویید که اگر تلاش بیشتری می کرد موفق میشد. و از اینکه عدم موفقیت را به عدم استعداد و یا شانس و یا سخت بودن تکلیف ارتباط دهید بپرهیزید.
8. به دانش آموزان نشان دهید که حتی اگر شکست بخورند باز هم ارزشمند هستند. هیچگاه عزت نفس دانش آموزان را خدشه دار نکنید.

۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه

فقر همه جا سر می کشد

فقر
مي خواهم بگويم ......
فقر همه جا سر مي كشد .......
فقر، گرسنگي نيست، عرياني هم نيست ......
فقر، چيزي را " نداشتن " است، ولي، آن چيز پول نيست ..... طلا و غذا نيست .......
فقر، همان گرد و خاكي است كه بر كتاب هاي فروش نرفته ی يك كتاب فروشي مي نشيند ......
فقر، تيغه هاي برنده ی ماشين بازيافت است،‌ كه روزنامه هاي برگشتي را خرد مي كند ......
فقر، كتيبه ی سه هزار ساله اي است كه روي آن يادگاري نوشته اند .....
فقر، پوست موزي است كه از پنجره ی يك اتومبيل به خيابان انداخته مي شود .....
فقر، همه جا سر مي كشد ........

فقر، شب را " بي غذا " سر كردن نيست .
فقر، روز را " بي انديشه" سر كردن است .
ع. ش

۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه

وقتی رئیس، مدیر نبود و مدیر، رئیس نبود

امروز برای انجام کارهای پایان نامه ام، گذرم به دوایر مختلف دانشگاه افتاد که همچون گذر بر پا به مرگی نزار بود. البته این که می خواهم برایتان بازگو کنم، یکی از هزار است. آخر آنقدر وضع خراب است که وقت اعتراض کردن به همه ی امور را نداری، وقتی طاقتت تاب می شود صدایت درمی آید اعتراض میکنی.
اول از دانشکده ی خودمان شروع کنم، دانشکده ی تازه تاسیس شده ی روانشناسی، بعد سراغ دانشکده ادبیات هم خواهم رفت.
از درب دانشکده ی روانشناسی که وارد می شوی، دست راست، درست روبروی دستشویی (ببخشید)، اطاقی است که سردرش نوشته شده، «انتشارات». در فرهنگ لغات، انتشارات از ریشه ی نشر است که به معنای پراکندن، پخش کردن و... می باشد. در محیط دانشگاهی، انتشارات به معنای مکانی است که دانشجویان می توانند درآن مکان کپی یا پرینت بگیرند. لذا وقتی در سردر اطاقی در دانشگاه می نویسند «انتشارات»، یعنی جایی است که به نشر آثار احتمالا علمی و یا غیر علمی دانشجویان و غیره می پردازد. اما افسوس و صد افسوس که از انتشاراتی دانشکده ی ما چیزی جز سکوت منتشر نمی شود. البته شاید اشتباهی رخ داده باشد، وگرنه، نه انتشاراتی جایش جلوی دستشویی است و نه سکوت از آن منتشر می شود (ناگفته نماند، نشر سکوت هم خودش کار بزرگی است که از هر کسی بر نمی آید). البته بهتر بود چیز دیگری سردر اطاق کذایی می نوشتند. مثلاً انکسارات، اختراعات، ابداعات، اکتشافات، افتضاحات یا اصلاً انتظامات. من چه می دانم، هرچه غیر از انتشارات. اصلاً چرا چیزی بنویسند؟؟؟ کلاً تابلو را بردارند و خیال همه را راحت کنند. کسی هم مثل من فکر نمی کند آنجا انتشاراتی باشد و بعد بخواهد ایراد بگیرد که چرا دائم التعطیل است.
از اون قسمت ساختمون که بیایم بیرون، از پله ها که بالا بریم، این دفعه سمت چپ، درست دم پله ها اولین اطاق، بازم یه اطاقه که سردرش نوشته «مرکز کامپیوتر»، البته دقیقاً یادم نیست که الان تابلویی داشته باشه یا نه، ولی قبلنا داشت. مرکز کامپیوتر هم متشکل شده از چند تا کامپیوتر و یه پرینتر. خوب حالا که چی؟ از حدود 8 کامپیوتری که اونجا موجوده، تقریباً 4 دستگاهش کار نمی کنه، با دو دستگاهشم نمی شه به اینترنت وصل شد. اون دوتای دیگم معمولاً تصرف شدن. البته می دونم ها، هنوز سال تحصیلی شروع نشده؟!، با همون دوتا هم میشه کار برو بچ رو راه انداخت، وقت که مهم نیس آقا جون، من منتظر میشم تا اون تموم کنه، اون منتظر میشه تا من تموم کنم، خلاصه با هم می سازیم. اما یه چیز رو دیگه نمیشه تحمل کرد. وقتی پرینتر خراب میشه. وای خدایا باید اینهمه راه رو بری تا نزدیک سلف، تا یه برگ پرینت بگیری. تازه توی این روزام باید یه ساعت توی صف بمونی. نمی شد سلف نزدیک دانشکده بود، یا اقلا دانشکده نزدیکه سلف بود؟ یا حتی سلف توی دانشکده بود؟!! اصلا ًچرا پرینتر گذاشتن توی مرکز کامپیوتر؟ اون وقتایی که پرینتر نبود بهتر بود. حداقل می تونستی واسه خودت برنامه ریزی کنی. از قبل پرینت می گرفتی و بعد میرفتی دانشکده.
از همون راهی که اومده بودم برگشتم. از پله ها پایین اومدم و از در دانشکده بیرون زدم. رفتم طرف سلف. کلی آینده ساز (دانشجو) رو دیدم که خیلی مودب و موقر توی صف پرینت واساده بودن. صف حدود ده متری می شد. کمی صبر کردم دیدم نمی صرفه. خودم رفتم داخل و با اجازه صاحب مغازه شروع کردم به پرینت گرفتن. دیدم سرش خیلی شلوغه، تازه می تونستم برم از دانشکده ادبیات کپی بزنم، مجانیم میشد. با این فکرا راهی دانشکده ی ادبیات شدم. آخه اونجام واحدی داره به اسم «انتشارات»؟؟؟!!!.
از در دانشکده ی ادبیات که وارد شدم، به سمت چپ پیچیدم. اون وسطا یه اطاقی بود که سردرش زده بود «انتشارات». وارد اطاق شدم. اطاق خلوت خلوت بود. مثل اینکه گنجی رو کشف کرده باشم که هیچکی ازش خبر نداره، یواشکی نزدیک تر رفتم. با افتخار پایان نامم رو دادم دست طرف که برام کپی بگیره. طرفم بعد از کمی غرولند که دیر اومدی و .... کاغذا رو ریخت حلق دستگاه. یارو (فکر بد نکنید منظورم همان دستگاه کذایی است) که چندتایی رو تو دل خودش کشید، از فرط بار علمی پایان نامه (جدی نگیرید)، یهو رو دل کرد. سرتون رو درد نیارم از چهار تا دستگاهی که توی انتشاراتی بود، هیچ کدومش کار نمی کرد؟؟؟؟!!!!!!! وای خدای من، مخم داشت سوت می کشید. با توپی پر، رفتم پیش رئیس دانشکده. رئیس نبود. به همین سادگی. ای کاش می بود تا کمی از خجالتش در میومدم. رفتم به اطاق معاونش که کمی نوازشش کنم. گفتم چرا دستگاه خوب نمی خرین بزارین توی انتشارات که دانشجو واسه 100 برگ کپی یک ساعت و نیم معطل نشه؟ گفت: «بودجه نداریم». گفتم چطور دانشگاه زابل بودجه داره شما ندارین؟ گفت: «هر دانشگاهی بودجه خاص خودشو داره» و خلاصه از این حرفا. گفتم چرا دستگاه ها رو سرویس نمی کنن؟ کمی من و من کرد و یه چیزایی گفت که یادم نیس. گفتم چرا توی ساختمان مرکزی دو دستگاه چاپگر دیجیتال گذاشتید که نهایتاً روزی 100 برگ باهاشون کپی می گیرن و بعد توی انتشاراتی، چاپگر آنالوگ 10 سال پیش رو گذاشتید؟ خداییش این دفعه مردونگی به خرج داد و چیزی نگفت. دمش گرم.
خلاصه کمی که گرد و خاک کردم، از اطاق معاون زدم بیرون. با دستایی خالی و ذهنی پر، که چرااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا که اینا رو گفتم بزار یه چیزای دیگه هم بگم. به گفته ی منبعی موثق (ه. ج)، روز یک شنبه ی همین هفته، کارمندان دانشکده ی ادبیات، در ساعات اداری، برای تبریک عید فطر گذشته، به خدمت ریاست دانشکده رفته و بعد از زیارت رئیس، در گروه هایی چند نفری در اطاق هایشان به خوش و بش کردن و بحث پیرامون هر آنچه غیر از آن کاری که برایش استخدام شده اند، پرداخته اند. خوب شد معنی کار مضاعف هم فهمیدیم. کار مضاعف یعنی اینکه سر کار بروی، ولی علاوه بر کارَت در اداره، کارهای دیگری هم بکنی. هرکسی هم کارهای بیشتری درکنار کارش در اداره انجام بده، مضاعف تر کار می کنه. مثلاً کسی که معاونه، بوفه داره، انتشاراتی داره، خرید وفروش زمین می کنه، و..... از همه مضاعف تر کار می کنه.
سخن رو به شعری از فردوسی ختم می کنم و برای همه آرزوی نظم و تعهد دارم.

ز ایران وز ترک وز تازیان
نژادی پدید آید اندر میان
نه دهقان نه ترک و نه تازی بود
سخنها به کردار بازی بود
همه گنجها زیر دامن نهند
بکوشند و کوشش به دشمن دهند
نه جشن و نه رامش نه گوهر نه نام
به کوشش ز هر گونه سازند دام
زیان کسان از پی سود خویش
بجویند و دین اندر آرند پیش
بریزند خون از پی خواسته
شود روزگار بد آراسته
نباشد بهار از زمستان پدید
نیارند هنگام رامش نبید
ز پیشی و بیشی ندارند هوش
خورش نان کشکین و پشمینه پوش

۱۳۸۹ شهریور ۱۱, پنجشنبه

اسرار ناشناخته ی مغز بشر

سال گذشته یکی از تکالیفی که در درس روانشناسی رشد به من محول شد، در مورد رشد و تکامل مغز بود. برای آن تکلیف زحمت زیادی کشیدم حتی بیش از آنچه که استاد مورد انتظارش بود و تنها انگیزه ام هم علاقه ای بود که به اسرار ناشناخته ی مغز داشتم. پس از اینکه یک ماه تمام روی تکلیفم کار کردم به اینجا رسیدم که شناخت مغز یعنی شناخت کل هستی. امشب پیامی ازدوستی بسیار گرامی دریافت کردم که برایم بسیار جالب بود و مرا دوباره به حرفم برگرداند که شناخت مغز یعنی شناخت هستی. تصمیم گرفتم آن را در اینجا برای شما بیاورم و اما آن پیام:

يك جراح استخوان مي گويد: به نظر من يك سري اعمال و حركات وجود دارد كه مغز انسان قادر به انجام آن نيست و يا اينكه براي آن ها برنامه ريزي نشده است. تست زير اين نكته را ثابت ‌مي كند. تست زير نمونه‌ یی از حركاتي است كه با انجام آن مغز درگير و گيج مي شود. حتي اگر بارها و بارها اين عمل را انجام دهيد، مغز با سردرگمي زياد همان نتيجه را نشان خواهد داد و‌ هيچ تغييري بوجود نخواهد آمد. يعني شما نمي توانيد، با سعي و تمرين مداوم پاي تان را با هوش كنيد. چرا كه مغز شما از قبل برنامه ريزي شده است.
اين تست بسيار هيجان انگيز تنها چند ثانيه طول مي‌كشد. باور كردني نيست، ولي كاملا صحت دارد. همين حالا آن را امتحان كنيد:

1. در حاليكه مقابل مانيتورتان نشستيد (هر جاي ديگر مانند؛ صندلي، مبل...) پاي راستتان را كمي بالا آوريد و در جهت عقربه‌هاي ساعت بچرخانيد.
2. در همين حال با دست راست شماره 6 را در هوا بنويسيد. مسير چرخش پاي شما تغيير كرد نه؟!! يعني پاي شما خلاف عقربه‌هاي ساعت شروع به چرخيدن كرد. درسته؟!!!

هنوز دانشمندان علتي براي اين عكس العمل مغز پيدا نكرده‌اند.

اهمیت تربیت کودکان از دیدگاه انشتاین

«تا زماني که حتي يک کودک ناخرسند روي زمين وجود دارد، هيچ کشف و پيشرفت جدي براي بشر وجود نخواهد داشت»
آلبرت انشتاین

۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

با خویشتن


«بنده ی آني که در بند آني، بکوش تا در بند نماني»

خواجه عبدالله انصاري

۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

وب سایت ویکیو در خدمت شبکه ی اینترنت فارسی

وب سایت ویکیو با هدف ارائه ی خدمات در زمینه های (جستجو گر وب، جستجوگر تصویر، کتابخانه الکترونیکی، و پورتال خبری) به فارسی زبانان در سال 1388 تاسیس شده است. جالب ترین بخش این پایگاه کتابخانه ی آن می باشد. کتابخانه ی الکترونیک ویکیو با هدف ارائه ی منبع جامع کتب الکترونیکی و مقالات علمی در موضوعات مختلف به زبان های فارسی، انگلیسی و .. ایجاد شده است. بعلاوه افراد می توانند برای این کتابخانه کتاب های الکترونیکی خود را ارسال کنند تا در وب سایت گذاشته شود و به هرچه غنی تر شدن این وب سایت کمک شود. همچنین شما می توانید در سایت عضو شوید تا کتاب های جدید به آدرس شما ارسال شود. طراحی ساده این کتابخانه موجبات سهولت استفاده کاربران را فراهم نموده. در این پایگاه می توانید کتاب های مورد نظر خود را به صورت کاملاً رایگان و آسان دانلود کنید. به شما توصیه میکنم که حتماً از این سایت بازدید کنید.
برای مراجعه به این پایگاه به آدرس زیر بروید.

۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

وصل با خدا

(نیل دونالد والش)

چند روز پیش کتابی را از دوستی بسیار گرامی دریافت کردم که الحق از آن دسته کتاب هایی است که می تواند زندگی هر فردی را متحول کند. کتاب «وصل با خدا» توسط «نیل دونالد والش» در سال 2000 نگاشته شده و ترجمه ی محمد رضا دوست طلب می باشد. نیل یکی از آموزگاران معنوی حال حاضر جهان می باشد و در این کتاب به بیان توهماتی که بشر دچار آن است پرداخته و به نحوه ی برخورد با این توهمات اشاره می کند تا پس از آن بتوانیم با خدای درونی ملاقات کنیم. برخی از جملات کتاب را درزیر می آورم.

بخش اول (توهم نیاز):
خداوند نیاز به چیزی برای واقع شدن ندارد الا اینکه همیشه در حال رخ دادن است.
طبیعت نیاز به چیزی برای واقع شدن ندارد الا اینکه همیشه در حال رخ دادن است
هستی نیاز به چیزی برای واقع شدن ندارد الا اینکه همیشه در حال رخ دادن است.
شما نمی توانید تصور خدایی بزرگ تر از خودتان را بکنید.

در بخش دوم کتاب (تسلط بر توهمات) در زیر عنوان «آموزش صحیح فرزندانتان» به مواردی اشاره می کند که در اینجا بخشی از آن را می آورم.
این حقایق را به فرزندان خود بیاموزید:
آن ها نیازمند چیزی به غیر از خودشان برای شاد بودن و خوشبختی نیستند. به آن ها بیاموزید که خودشان برای خودشان کافی هستند.
به فرزندانتان بیاموزید که هر تلاشی، یک موفقیت است و ارمغان هر تلاشی پیروزی است.
به فرزندان خود بیاموزید که آن ها هرگز از خدا جدا نبوده و نیستند.
به فرزندان خود بیاموزید هیچگاه مورد قضاوت قرار نخواهند گرفت.
به فرزندان خود بیاموزید چیزی وجود ندارد که قادر به انجام دادن آن نباشند.

کتاب را می توانید از اینجا دانلود کنید

۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

تاریخ پادشاهان از کتب درسی حذف می شود

بنا به گزارش همشهری، رئیس گروه مطالعات تاریخ وزارت آموزش و پرورش از آغاز تغییرات جدید در کتب تاریخ مقاطع راهنمایی و متوسطه خبر داد و گفت: در تغییرات جدید، تاریخ نگاری‌های نظامی و پادشاهان از کتب تاریخ این مقاطع تحصیلی حذف می شود. وی تصریح کرد: در این رویکرد پادشاهان و جنگجویانی نظیر چنگیزخان مغول یا سلطان محمدشاه و پادشاهان دیگری از این قبیل حذف و به جای آنان چهره های تمدن‌سازی همچون خواجه نصیرطوسی، زکریای رازی، ابوعلی سینا و ... پرداخته و توجه می‌شود. البته در آبان ماه سال پیش خبر گزاری خبر آنلاین نیز خبری در این مورد منتشر کرد.
در واکنش به چنین اخباری تنها با آگاهی کامل از اهداف و اغراض تصمیم گیرندگان می توان نظر کاملی ارائه کرد، اما از آنجا که همیشه این امکان وجود ندارد، لذا به تجارب و تاریخچه چنین تصمیماتی باید مراجعه کرد. و یا اینکه سعی کرد خود خبر را ملاک قرار داده و نقد کرد. که من ترجیح میدهم خود خبر را ملاک قرار داده و کمی نقد کنم.
1. فرض اساسی کسی که چنی سخنی را می گوید این است که تاریخ عبارت است از کسانی که تمدن ساز بوده اند. چنین کسی تقریبا چیزی از تاریخ نمی داند، ممکن است تمام تاریخ را حفظ باشد اما مفهوم تاریخ را درک نکرده است.
2. به لقمان گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان. هر انسانی توانایی این را دارد که با مشاهده و مطالعه ی اشتباهات دیگران درس بگیرد و دوباره مرتکب اشتباهات دیگران نشود. یکی از کارکرد های تاریخ نیز همین است.
3. ذکر تاریخ افراد به اصلاح تمدن ساز و یا جنگجو که نشد تاریخ. کودکان باید از مطالعه ی تاریخ شیوه ی زندگی بیاموزند نه یک سری عدد و رقم مربوط به سال تولد و وفات.
4. ملتی که تاریخش را نداند دوباره آن را تکرار می کند. و چه ضربه هایی که ما از نداستن تاریخ خودمان خورده ایم.
5. امیدوارم این کار نیز مثل سایر کار ها سطحی باشد، که هست.
6. شاید بشود در مقطعی فرد را از دانستن محروم کرد، اما ذهن ها را نمی توان پاک کرد.
7. شاید بتوان همه را برای مدتی و برخی را برای همیشه فریفت، اما نمی توان همه را برای همیشه فریفت.

به کدامین گناه فیلتر شدی؟

پس آنچه را که خواننده ی این کتاب می بیند، تنها نتیجه ی یک عمر نیست بلکه نتیجه ی عمرهاست (دست خط دهخدا، برگرفته از ویکی پدیا)

لغت نامه دهخدا يکي از معتبرترين لغت نامه ها و به حق کامل ترين لغت نامه ي موجود در زبان فارسي است. لغت‌نامه ی بزرگ دهخدا که در 16 جلد به چاپ رسيده است شامل شرح و معني واژگان آثار ادبي و تاريخي زبان فارسي است. اين لغت‌نامه، بزرگ ‌ترين و مهم‌ ترين اثر دهخدا است، که بيش از 40 سال از عمر او، صرف آن شد.
یکی از سایت ها (سایت لغت نامه)، لغت نامه دهخدا را به صورت آنلاین در اختیار عموم قرار داده است و به حق کار قابل ستایش و مفیدی انجام داده است. اما متاسفانه به دلیل نامشخصی چند وقتی است که فیلتر شده است. افراد می توانند در این سایت عضو شوند و به هرچه غنی تر شدن این لغت نامه کمک کنند. اما یک لغت نامه فارسی چه ضررو زیانی می تواند داشته باشد که فیلتر شده است؟ هر چه در سایت به دنبال مطلب خلاف اخلاق و ... گشتم چیزی نیافتم. آدم شک می کند که بوی دشمنی با زبان فارسی درکار باشد

چگونه شخصیتی دارید؟

برای آشنایی بیشتر با ویژگی های شخصی خودتان، تست خود شناسی را تکمیل کنید.

راه های تقویت املای دانش آموزان

جهت مطالعه مقاله ای در مورد راه های تقویت املای دانش آموزان به آدرس زیر مراجعه کنید.
راه های تقویت املای دانش آموزان

۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

ضریب تتا چیست؟

چند وقتی است پیرامون اعتبار سنجی مقیاس (PCBS) مشغول به کارم. یکی از روش هایی که جهت سنجش پایایی درونی مقیاس ها به کار می رود، آلفای کرانباخ می باشد. اما جدیداً به جای استفاده از آلفای کرانباخ بیشتر از ضریب تتا استفاده می شود. ضریب تتا به نوعی اصلاحیه ای است بر ضریب آلفا یا همان آلفای کرانباخ. متاسفانه در هیچ منبعی در اینترنت در مورد ضریب تتا بحثی نشده بود لذا تصمیم گرفتم در حد آگاهی خودم و به طور مختصر ضریب تتا را معرفی کنم.
روش تتا که از تحلیل عوامل اصلی (principal component analysis) مشتق شده است، برآوردی از پایایی بر اساس بار عاملی است. آرمور (1974)، ابداع گر این روش است. وی بیان داشت آلفای کرونباخ برای براورد پایایی مناسب نیست، چون داده های مرکب اغلب مناسب فرض های آماری آلفا نیست، همچنین آلفا شیوه مناسبی برای برآورد پایایی مقیاس های چند بعدی (دارای خرده مقیاس) به کار نمی برد. ضریب آلفا و همچنین روش کودرریچاردسون (KR20) درکل به طور منفی و اریپ داری پایایی را برآورده می کنند (پایایی کمتری را نشان می دهند). پیشنهاد می شود برای برآورد آلفای مقیاس هایی که روش نمره گذاری آنها لیکرتی است و دارای خرده مقیاس می باشند از روش ضریب تتا برای برآورد پایایی استفاده شود.
فرومول محاسبه ضریب تتا به شرح زیر است:



ضریب تتا با برنامه اس پی اس اس قابل اندازه گیری نیست اما به سادگی می توان آن را از خروجی های تحلیل عاملی اس پی اس اس محاسبه کرد.
....................................
منابع:
VanSwearing, J. M. & Brach, J. S. (1996). The facial disability index: reliability and validity of a disability assessment instrument for disorders of the facial neuromuscular system. Physical Therapy, 76 (12), pp 1288- 1298.
Zumbo, B. D., Gadermann, A. M., & Zeisser, C.. (2007). Ordinal Versions of Coefficients Alpha and Theta For Likert Rating Scales. Journal of Modern Applied Statistical Methods, 6, 21-29

۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

معرفی کتاب روانشناسی تربیتی (اصول و کاربرد آن)


گلاور، جان. ای، برونینگ، راجر. اچ. (1990). روانشناسی تربیتی: اصول و کاربرد آن (چاپ هشتم). ترجمه: علینقی خرازی (1387). تهران: مرکز نشر دانشگاهی. قیمت چاپ هشتم: 9000 تومان

در این کتاب، روان شناسی تربیتی به عنوان کاربست دانش کسب شده از روانشناسی در فعالیت های آموزشگاهی در نظر گرفته شده است. لذا فصل بندی ها و محتوای مطالب قدری با کتاب هایی همچون کتاب «روانشناسی پرورشی» اثر علی اکبر سیف تفاوت دارد. من خواندن و داشتن این کتاب را به معلمان و والدین توصیه می کنم. اگرچه کتاب آقای سیف بر اساس فرایند تدریس در کلاس تدوین شده و از بخش های ذکر شده در کتاب، دقیقا می توان یک طرح درس را مشاهده کرد.
کتاب دارای پنج بخش و 15 فصل می باشد.
بخش اول: به کاربرد روانشناسی شناختی در تدریس می پردازد. به نظریات ساختارگرایی، کارکردگرایی و گشتالتی ها و نظریات شناختی معاصر می پردازد. از حافظه هوش و رشد شناختی سخن به میان می آورد در مورد زبان حل مسئله و خلاقیت نیز بحث شده است. این بخش به شما کمک می کند تا اطلاعات وسیعی از شناخت انسان به دست آورید و اطلاعات مزبور را در تدریس خود به کار برید.
بخش دوم: در مورد خودپنداره و انگیزش است. در این بخش، اهمیت خودپنداره دانش آموزان بررسی شده و روش هایی را عرضه می کند که معلمان با استفاده از آن می توانند موجب افزایش انگیزه دانش آموزان شوند.
بخش سوم: در مورد هدایت رفتار کلاس است. در این بخش بیشتر به بیان نظریه های رفتارگرایی و نحوه ی کاربرد آنها در کلاس درس پرداخته شده است. این فصل بر جلوگیری از بروز مشکلات در کلاس تاکید دارد.
بخش چهارم: در مورد سنجش و ارزشیابی آموزشی است. این بخش به شما کمک می کند تا هدف های کلی آموزش و پرورش و روانشناسی شناختی و رفتاری را به عباراتی مشخص درباره ی مهارت های دانش آموزان ترجمه کنید.
بخش پنجم: در مورد دانش آموزانی که نیاز های ویژه دارند صحبت شده است. این بخش حاوی اطلاعات بسیار مهمی برای معلمان است.

۱۳۸۹ مرداد ۲۰, چهارشنبه

شکوائیه

اهميت تعليم و تربيت بر اهل خرد و انديشه ناگفته پيداست. بعلاوه مردم عادي نيز در نطق هايشان بر اهميت تعليم و تربيت اذغان دارند و اگر در مقام مقايسه برآيند، مقطع ابتدايي را بيش از ساير مقاطع مهم قلمداد مي کنند. اما در عمل اينگونه نيست!!! ما ايراني ها يادگرفته ايم شعار بدهيم و يادگرفته ايم در همه جا به هر قيمتي که شده در نظر ديگران خوب جلوه کنيم. براي همين اصلاً نمي شود روي حرفمان حساب باز کرد و لزوماً به هر چه مي گوييم معتقد نيستيم.
من با رتبه 1115 از منطقه 2 در سال 1381 انتخاب رشته کردم و خوشبختانه در اولين گزينه ي انتخابي ام پذيرفته شدم و الان حدود 8 سال است که به تدريس مشغولم. هميشه در رويا هايم آرزوي معلم شدن را داشتم، آن هم معلم روانشناسي. اما به دلايلي تا کنون موفقف نشده ام در اين پست کار کنم و از همان ابتدا وارد مقطع ابتدايي شدم. گرچه به دليل خاطرات بدي که از دوران ابتدايي خودم داشتم، اصلاً دوست نداشتم که در مقطع ابتدايي تدريس کنم، اما روزگار نظر و عقايد انسان را تغيير مي دهد.
از همان آغاز که براي ثبت نام در دوره کارداني آموزش ابتدايي به مرکز تربيت معلم شهيد مدرس ايلام مراجعه کردم، تحقير را در سخنان همکار آينده ام (فرد ثبت نام کننده آقاي ..... بلوچي) ديدم که به من گفت: حتماً بد انتخاب رشته کردي نه؟؟ اين سخنش برايم خيلي سنگين بود و الان سنگين تر. در اوايل ورود به دانشگاه که هنوز هويت شغلي مستحکمي نداشتم، بارها خواستم که از تربيت معلم انصراف دهم و در رشته ي روانشناسي ادامه تحصيل دهم اما نشد يا نخواستم که بشود. نگاه ها، حرف ها، و مقايسه ها همه حاکي از ديدي حقيرانه به آموزش ابتدايي بود. سرخوردگي و افسردگي را مي شد در ميان همکلاسي هايم ديد. هنوز هم مي شود در ميان همکارانم ديد. همگي به فکر فرار از منجلابي که تصور مي کنند در آن گيرافتاده اند هستند. نحوه ي نگاه و ديد مردماني که با آنها برخورد داشته ام به آموزش ابتدايي را با پوست و گوشت و استخوانم حس کرده ام. نگاه محقرانه شان، برايم کمي ترحم آور و بسيار آزار دهنده است.
بعد از اينکه فوقت رو گرفتي بازم ميخواي به بچه ها درس بدي؟
تا کي ميخواي با بچه ها سرو کله بزني؟
دنبال تغيير مقطع نيستي؟
به فکر بيرون آمدن از آموزش و پرورش نيستي؟
متاسفانه اينها نمونه هايي است از خروار که هر روزه از دهان مبارک همکاران و اطرافيانم مي تراود. آخر کسي نيست بگويد مگر تدريس در مقطع ابتدايي چه ايرادي دارد؟
در مقاله اي مي خواندم که در ترکيه هم معلماني که داراي مدارک بالاتر هستند گرايش دارند که در مقاطع بالاتر تدريس کنند. نمي دانم شايد دليلش اين باشد که اين معلمان حس مي کنند در مقاطع پايين تر نمي توانند تمام توانايي هايشان را به نمايش بگذارند. البته پاي سخنان بسيار از اين دست معلمان که به فکر در رفتن از مقطع ابتدايي هستند نشسته ام و برخلاف آنچه برخي اظهار مي دارند مسئله بيش از آنکه مالي باشد رواني است. بيشتر معلمان ابتدايي از نگاه هاي تحقير آميز جامعه در رنج و عذابند و خيلي از آنها جرآت مبارزه با اين نگاه ويران گر را ندارند. اين معلمان مي خواهند که جامعه به کار آنها ارزش بنهد و کارشان را مهم بداند اما وقتي که با برخورد هاي افراد مختلف رو برو مي شوند، سرد و مايوس در پي فرار از مقطع ابتدايي و اگر شد از آموزش و پرورش هستند. مسئله ماندن يا نماندن در مقطع ابتدايي نيست، چرا که هر کسي مختار است در هر جايي که مي خواهد مشغول به کار شود و بر هيچ کسي ايرادي از اين باب وارد نيست و اگر شرايطي براي خودم پيش بيايد و صلاحيت ايفاي شغل ديگري را داشته باشم شايد تغيير شغل دهم، بلکه مسئله تسليم شدن در برابر نگاه هاي ناصواب برخي افراد و متاسفانه اکثر افراد جامعه است. بدبختانه اکثر معلماني که با آنها برخورد داشته ام تاب و توان ايستادگي براي احقاق حق و جايگاه خود نيستند و بيشتر به فکر تغيير جايگاه هستند. وکمتر کساني را مي بينيم که با افتخار بگويند «من معلم ابتدايي هستم».
اين حرف ها ممکن است به مزاق خيلي ها از جمله خودم خوش نيايد پس سخن را با جمله اي خطاب به خودم به پايان مي برم:
به هر قيميتي به دنبال تاييد نرو، گاهي بايست و ديگران را وادار به تاييد کن

۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

آسیب ها در کلاس های پیش دبستانی

در سال 2009 در ایندیانای امریکا مطالعه ای بر روی 155 معلم پیش دبستانی انجام شد. هدف این مطالعه بررسی نظرات این معلمان درمورد آسیب های جسمانی که در کلاس هایشان رخ می دهد و شیوه برخورد با آنها بود. از این معلمان پرسیده شد که چه آسیب های جسمانی بیشتر در کلاس هایشان رخ می دهد و علت اصلی رخ دادن چنین حوادثی چیست و مهمترین اقدام پیشگرانه برای مقابله با این حوادث چیست. همچنین اقدامات معلمان هنگام بروز چنین حوادثی سنجیده شد. نتایج این تحقیق می تواند برای کسانی که در پیش دبستانی ها و مهد کودک ها مشغول فعالیت هستند جالب باشد.
و اما نتایج تحقیق:
برای این سوال که مهمترین اقدام پیشگیرانه جهت جلوگیری از جراحات جسمانی چیست؟ 26 درصد نظارت نزدیک بر کودکان را عنوان کرده، 24 درصد فراهم کردن امنیت در کلاس، 23 درصد احتیاط کردن دانش آموزان، 17 درصد وضع و اجرا کردن قوانینی در کلاس، 7 درصد سرمشق دهی برای رفتار اجتماعی، و 3 درصد جلوگیری از فعالیت های حرکتی بزرگ در کلاس را عنوان کردند. همچنین معلمان هنگامی که جراحتی رخ می داد رفتارهای متفاوتی داشتند: 36.1 درصد ابتدا به کودک کمک می کردند. 15.5 درصد کودکان را دلداری و تسلی می دادند. 11.6 کودک را به پرستار مدرسه ارجاع می دادند و گزارش حادثه را می نوشتند. 10.3 در مورد دویدن و هل دادن اختار می دادند. 8.4 درمورد پیش آمدن جراحت برای دانش آموزان توضیحاتی می دادند. 6.5 درصد نیز نوع جراحت را بررسی می کردند.

۱۳۸۹ مرداد ۷, پنجشنبه

پرخاشگری منفعلانه

پرخاشگری منفعلانه امری است که اگر بدان توجه نشود منجر به اخلال در روابط به صورت طولانی مدت می شود و بر وخاومت روابط می افزاید. پرخاشگری منفعلانه به معنای آن است که نیرو و مجالی برای ابراز آشکار احساسات نیست و فرد برای برزو خشم خود به شیوه های منفعلانه روی می آورد مثلاً جواب سلام شما را نمی دهد، تکالیف و وظایفش را انجام نمی دهد، کاری می کند که شما آزار ببینید و تمامی این کارها را به صورت آگاهانه و عمداً انجام می دهد. این نوع پرخاشگری در روابطی که یکی ضعیف تر از دیگری است بیشتر مشاهده می شود. یک نمونه از این روابط روابط دانش آموز و معلم است. که در این روابط دانش آموزان معمولاً نمی توانند خشم خود از معلم را به صورت آشکارا بروز دهند و به روش های منفعلانه روی می آورند. لذا معلم باید دقت کند که نشانه های این نوع پرخاشگری را بشناسد و در پی رفع آن بر آید. وگرنه روابط او با دانش آموزان دچار اخلال می شود. این خشم فرو خورده که به صورت منفعلانه بروز می کند، می تواند مدت ها به طول بیانجامد بدون اینکه مسدله حل شود. در روابط بین معلم و دانش آموزان (خصوصا دانش آموزان ابتدایی) که لازم است بیشتر به کیفیت رابطه ی عاطفی توجه شود، معلمان باید پرخاشگری های منفعلانه کودکان را مد نظر داشته باشند.
در کتاب لبخند خشمناک، پرخاشگری منفعلانه عبارت است از اینکه عمداً احساسات را توسط ماسکی نشان دادن. نشانه های رفتاری در پرخاشگری منفعلانه چیست؟
1. حاشا کردن زبانی خشم و عصبانیت در عین حالی که عصبانیتش مشخص است (خوبم، چیزی نیست).
2. موافقت زبانی با شما اما برعکس عمل کردن. مثلاً دانش آموز می گوید: کلاس را کثیف نمی کنم. اما این کار را انجام می دهد.
3. قطع کردن مکالمات و عدم میل به مکالمه. مثلاً دانش آموز با شما صحبت نمی کند. توجه داشته باشید این حرف نزدن ممکن است دلایل دیگری هم داشته باشد مثلاً ترس.
4. بی کفایتی تعمدی. مثلاً دانش آموز به شما می گوید: نمی توانم وسایلم را جمع کنم، (در صورتی که می تواند). یا دانش آموز می گوید نمی توانم فلان حرکت ورزشی را انجام دهم (در صورتی که می تواند). باز هم توجه داشته باشید همه ی بی کفایتی ها را به پرخاشگری منفعلانه ربط ندهید.
5. فراموش کردن یا گم کردن و جاگذاشتن امور مهم. مثلاً دانش آموز می گوید یادم رفت دفتر مشقم را بیاورم. یادم رفت تکالیف ریاضی را انجام دهم. و از این طریق می خواهد شما را اذیت کند و به عبارتی خشم خود را فرو بنشاند.
6. اجتناب از مسئولیت برای وظایف. مثلاً دانش آموزی مسئول نظافت کلاس است اما به مسئولیتش توجهی نمی کند. چون به این صورت خشم خود را به شما نشان می دهد.

اولین مرحله در برخورد مناسب با پرخاشگری منفعلانه این است که پرخاشگری منفعلانه را بشناسید. یعنی همان مواردی که در بالا ذکر شد. بعلاوه اینکه رفتار های ناشی از پرخاشگری منفعلانه در پی بروز خشم و نشان دادن قدرت هستند و هدفشان بیشتر قدرت نمایی و آزار طرف مقابل است.
مرحله دوم این است که پرخاشگری منفعلی که نسبت به ما شده را به دیگری انتقال ندهیم. مثلا: اگر دانش آموزی عمدا تکالیفش را انجام نداده ما هم عمدا در حظور وغیاب کلاسی اسمش را نخوانیم. به این طریق پرخاشگری منفعلانه را آموزش می دهیم و آن را تایید می کنیم.
مرحله سوم این است که به دانش آموز بیاموزید که عصبانیت بخشی از زندگی ما است نه خوب است نه بد. انسان ها در زندگی یاد می گیرند که عصبانیت بد است و باید آنرا مخفی کرد. اما این درست نیست.
مرحله چهارم: کودکان را تشویق کنیدکه عصبانیت خود را بدون توهین کردن به دیگران بروز دهند.
مرحله پنجم: عصبانیت آشکار کودکان را بپذیرید و مقابله به مثل نکنید.
.....................................
منبع:

اثرات اجتماعی- فرهنگی در انگیزش دانش آموزان

خلاصه ی فصل دهم از کتاب انگیزش در تعلیم و تربیت، اثر پنتریچ و شانک در پیوند زیر قابل دسترسی است.

۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

چگونه از جدیدترین تحقیقات در موضوع مورد علاقه ی خود باخبر شویم؟

یکی از مسائلی که محققان با آن روبرو هستند این است که چگونه از آخرین پژوهش هایی که در حیطه ی مورد علاقه ی آنها می باشد، باخبر شوند. این امر به خصوص برای دانشجویان ارشد و دکتری که مدت طولانی تری روی طرح خود کار می کنند بسیار حائز اهمیت است. چرا که ممکن است در طی زمان طولانی که مشغول انجام طرح خود هستند، تحقیقات جدید ری انجام شده باشد که بتوانند به هرچه غنی تر کردن طرح آنها کمک کند.
امروز قصد دارم یکی از روش هایی که می توان به این منظور نائل شد را معرفی کنم.
یکی از پایگاه های معتبر و به روزی که مقالات مرتبط با تعلیم و تربیت را نمایه می کند (Educational Resource Information Center) یا همان صورت مخفف شده اش (ERIC) است. حال سوال این است چگونه از مقالاتی که در این پایگاه نمایه می شوند و با موضوع مورد علاقه ی من مرتبط هستند با خبر شوم؟
قبل از هر چیز لازم است یک آدرس اینترنتی یا همان ایمیل داشته باشید. در این نوشته ها ترجیحاً نحوه ی کار با آدرس هایی که در سایت جی میل ثبت شده اند را شرح می دهیم. راستش نتوانستم با آدرس های سایت یاهو کار کنم، شاید این سایت فقط از آدرس های جیمیل پشتیبانی می کند. اگر کسی نحوه ی کار با یاهو میل را می داند بیان کند تا در وبلاگ به نام خودش ثبت شود. حالا چگونه یک آدرس اینترنتی در سایت جی میل بسازیم. برای اینکار اینجا کلیک کنید تا نحوه ی ساخت یک آدرس اینترنتی در سایت جی میل را بیاموزید.
پس از اینکه یک آدرس اینترنتی را ایجاد کردید بسته به اینکه از چه مرورگری استفاده می کنید، نتایج برای شما متفاوت خواهد بود. چون من خودم از مرورگر فایرفاکس استفاده می کنم، بر روی این مرورگر مانور می دهم و اگر کسی خواست می توانم نحوه ی کار با سایر مرورگرها را نیز برایش توضیح دهم. مرورگر فایرفاکس را می توانید از اینجا دانلود کنید.
پس از اینکه به این پیش نیازها مجهز شدید حالا فقط 5 گام مانده تا از جدیدترین مقالاتی که در حوزه ی مورد علاقه ی شما منتشر می شود باخبر شوید.

روش اول:
مرحله ی اول: به این آدرس بروید و روی گزینه (Advance search) که با رنگ آبی در بالای سمت چپ صفحه وجود دارد کلیک کنید.




مرحله ی دوم: در صفحه ی بعدی که برای شما باز می شود باید موضوعاتی که علاقه دارید از جریان تحقیقاتش با خبر شوید را مشخص نمایید. برای اینکار باید کلید واژه های مرتبط با موضوع موردعلاقه خود را در فیلد هایی که در همان قسمت نشان داده شده اند، به انگلیسی وارد کنید و گزینه ی search را بزنید. مثلاً در این مورد من علاقه مندم که از تحقیقاتی که درمورد هویت، حمایت اجتماعی، و دینداری هستند باخبر شوم. مشخص است هر چه شما واژه ی بشتری را وارد کنید نتیجه ی محدودتری خواهید گرفت. اگر می خواهید بیشتر با نحوه ی جستجو در پایگاه (ERIC) آشنا شوید، کامنت بگذارید تا در مطالب بعدی به این موضوع بپردازم.


مرحله ی سوم: در مرحله ی بعدی، نتایج جستجو با کلیدواژه هایی که وارد کرده اید به نمایش درمی آید و اطلاعاتی در مورد این نتایج به شما ارائه می شود. در پایین پنجره (search criteria) قسمتی وجود دارد که با رنگ آبی مشخص است. به نام (Rss Feed). روی این گزینه کلیک کنید.


مرحله ی چهارم: پس از کلیک کردن بر روی (Rss Feed) شما به این صفحه وارد می شوید. در اینجا از شما خواسته می شود انتخاب کنید که خبر ها را می خواهید در کدام قسمت از ایمیل خود بخوانید. ترجیحاً گزینه ی سمت راست یا همان (Add to Google Reader) را کلیک کنید.


مرحله ی پنجم: اگر آدرس اینترنتی شما فعال نباشد، یعنی در حال کار با ایمیل خود نباشید این صفحه ظاهر می شود و از شما خواسته می شود که وارد ایمیلتان شوید. شما باید با وارد کردن اطلاعات خود وارد ایمیلتان شوید. دراین مورد اطلاعات من وارد شده است. لازم به ذکراست اگر ایمیلتان فعال باشد این مرحله حذف می شود و شما مستقیماً به مرحله ی ششم و یا آخر می روید.


مرحله ی ششم: در مرحله ی آخر شما اخبار مورد نظر را در قسمت (Reader) میل خود می بینید. به این ترتیب شما بلافاصله از تحقیقاتی که مورد علاقه ی شماست و در این پایگاه نمایه می شوند باخبر می شوید. توجه کنید این قسمت صندوق ورودی شما نیست و برای خواندن ایمیل های خود باید به بخش دیگری بروید.



روش دوم:
این روش کمتر اختصاصی است، اگر می خواهید به صورت اختصاصی از اخبار در موضوعات خاص و مشخصی آشنا شوید، از روش اول استفاده کنید.
مرحله ی اول: به این آدرس بروید و روی گزینه ی (RSS Feeds) کلیک کنید.


مرحله ی دوم: در این صفحه مقالات موجود در پایگاه به سه شیوه دسته بندی شده اند. شما می توانید هر شیوه ای را که خواستید انتخاب کنید اما ترجیحاً از روش موضوعی استفاده کنید. در این مورد من روی گزینه (Teacher Effectiveness) کلیک می کنم. در ضمن شما می توانید در دفعات بعدی موضوعات دیگری را نیز انتخاب کنید.


مرحله ی سوم: این مرحله مشابه با مرحله ی چهارم روش اول است. در این مرحله نحوه ی نشان دادن خبر ها در ایمیل خود را انتخاب می کنید.






مراحل بعدی نیز شبیه به روش اول است.
موفق و سربلند باشید

۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

محتوای آموزشی در پیش دبستانی

چند وقتی است اظهاراتی فقیهانه در مورد مواد آموزشی که باید در پیش دبستانی ها و مدارس ابتدایی تدریس شود می شنویم. نا گفته پیداست چنین اظهاراتی ناشی از نا آگاهی از اصل و اساس تربیت و آموزش می باشد. تقریبا در تمامی کشورهای دنیا، نهاد تعلیم و تربیت رسمی نمی تواند از خواست های سیاست مداران به دور باشد، و در بسیاری از مواقع نیز آلت دست آنها شده است. نهاد آموزش و پرورش چنان اهمیتی برای سیاست مداران دارد که تقریبا در هیچ جای دنیا سراغ ندارم که آموزش و پرورش مستقل از دولت عمل کند. وقتی می گویم برای دولت مردان مهم است، بدین معنا نیست که وقعی بدان می نهند، بلکه دولت مردان نمی خواهند که کنترل خویش را بر آموزش و پرورش از دست بدهند. برگردیم به سخن خودمان، گفتم که چنین اظهاراتی نشان از عدم آگاهی دارد. چراکه هدف غایی تعلیم و تربیت (بدون تعلقاتی که سیاست برای آن می تراشد) رسیدن به تفاهم و رفاه برای همه است نه جنگ و درگیری. البته اهل فن می دانند که آموزش رسمی بخشی از آموزش هایی است که فرد در طول زندگی خود می بیند و در کشوری مثل ما تقریبا از کم اثر ترین آموزش ها است و معمولاً آموزش های غیر رسمی که خارج از مدرسه به فرد داده می شود موثرتر هستند.
در ادامه این موضوع سری می زنیم به برنامه هایی که در مهد کودک ها و پیش دبستانی های سایر کشورها ارائه می شود تا حساب دستمان بیاید که در کجای دنیا قرار داریم. البته این بدان معنا نیست که طرفدار بی چون و چرای برنامه های سایر کشورها باشم، و معتقدم ما با توجه به نیازهای خود باید برنامه ها و محتوای آموزشی مان را تدوین کنیم.
در بیشتر جاهایی که مشاهده کردم، محتوای آموزشی دوره ی پیش دبستانی برای توسعه مهارت های جسمانی، اجتماعی، شناختی و زیبایی شناختی بود. مثلاً برنامه استاندارد برای آموزش پیش دبستانی در هاوایی در 5 بعد رشدی است.
1. رشد جسمانی و سلامتی.
2. رشد شخصی و اجتماعی.
3. رشد مهارت های ارتباطی، زبانی، خواندن و نوشتن.
4. رشد شناختی شامل بازی های سمبولیک، ریاضیات، و علوم، و مطالعات اجتماعی.
5. رشد خلاقیت و آفرینندگی که شامل هنر، موزیک، خلاقیت حرکتی(درام و نمایش)، و درک زیبایی.
برنامه آموزشی امریکا برای مدارس دبستانی و پیش دبستانی نیز شامل تربیت بدنی، کتاب خانی، موزیک، و هنر است. آنچه که جالب است اینکه در بیشتر جاها، موسیقی یکی از محتواهایی است که در پیش دبستان و دبستان به کودکان ارائه می شود، حتی در برخی موارد مفاهیم ریاضیات را آموزش نمی دهند اما موسیقی در محتوایشان دیده می شود.
برای آشنایی بیشتر با برنامه هایی که درمهد کودک ها و پیش دبستانی های سایر کشورها اجرا می شود سری به پیوندهای زیر بزنید.

۱۳۸۹ مرداد ۲, شنبه

بالاخره محرک- محرک یا محرک- پاسخ؟ (قسمت دوم)

در مطلبی که در نوشته های پیشین بود، به تناقضاتی در مورد نظریه ی شرطی سازی کلاسیک اشاره کردم. در این مطلب می خواهم موضوع را روشن تر کنم.
برای حل کردن تعارض پیش آمده مراجعه به منابع دیگر فایده نداشت، برای اینکه اولاً، این دو کتاب ذکر شده، خود از معتبرترین منابع بودند و ثانیاً، وضع منابع دیگر هم بهتر از این نبود. لذا بهتر دیدم که از محتوی نظریه ها بفهمم که مقصود اصلی هر نظریه پرداز چه بوده. برای همین به مفاهیمی که در هر نظریه بدان پرداخته شده، شیوه هایی که برای آزمایش فرضیات به کار گرفته شده و انتقادهایی که دیگران بر هر نظریه داشته اند، توجه کردم. سعی کردم که به فرض های زیربنایی هر نظریه پرداز پی ببرم تا بهتر بتوان نظریه اش را درک کنم. می خواستم درون هر نظریه بروم و از نظر خود نظریه پرداز به نظریه اش نگاه کنم.
در نظریه ی پاولف، آنچه یاد گرفته می شود رابطه ی بین دو محرک است، محرک شرطی و محرک غیرشرطی. یعنی موجود زنده می آموزد هر وقت محرک شرطی بیاید، محرک غیرشرطی هم می آید و لذا همان پاسخی را که به محرک غیر شرطی می دهد به محرک شرطی نیز می دهد. به عبارتی این دو محرک را باهم تداعی می کند. در این نظریه، پاسخ پیامد این تداعی است. برای همین از نظر پاولف پاسخ شرطی همان پاسخ غیرشرطی است، اما با شدت کمتر.
مفاهیمی همچون تعمیم محرک، تمیز محرک و خاموشی، دلیل دیگر بر این است که پاولف معتقد بود که موجود زنده رابطه ی بین دو محرک را یاد می گیرد نه رابطه ی بین محرک و پاسخ (گاتری تقریبا به هیچکدام از این موارد معتقد نبود). در تعمیم ارگانیسم به هر محرکی که شبیه محرک شرطی باشد پاسخ می دهد و در تمیز یاد می گیرد فقط به محرک خاصی پاسخ بدهد. به عبارتی یاد می گیرد فقط محرک شرطی خاصی با محرک غیرشرطی رابطه دارد یعنی فقط همراه یک محرک خاص، محرک غیرشرطی یا همان تقویت کننده می آید. این دالی بر این است که در این نظریه منظور از یادگیری، یادگیری رابطه بین دو محرک است.
مفهومی مثل خاموشی هم بیانگر این است وقتی محرک شرطی می آید و محرک غیر شرطی نمسی آید، خاموشی رخ می دهد. یعنی و قتی این دو مجاور هم نیایند، تداعی شان با هم مشکل می شود.
در ضمن اگر قرار بود که پاولف یادگیری را تداعی محرک با پاخ می دانست، باید محرک شرطی را مجاور با پاسخ ارائه می کرد تا حیوان این دو را باهم تداعی کند، اما پاولف محرک شرطی با محرک غیرشرطی مجاور کرد تا حیوان این دو را با هم تداعی کند. بار دیگر اشاره می کنم که پاسخ شرطی در نظریه ی پاولف پیامد تداعی محرک غیرشرطی با محرک شرطی است.
بعلاوه کسانی هم که بر این نظریه انتقاد داشته اند از گفته هایشان می شود فهمید که نظریه ی پاولف محرک- محرک است نه محرک- پاسخ. مثلا رسکورلا (1988) در مقاله خود باعنوان «شرطی سازی پاولفی آن چیزی نست که شما فکر می کنید» بیان داشت که بیان داشته که آنچه که ارگانیسم یاد می گیرد در اثر مجاورت دو محرک نیست (یعنی پاولف معتقد به یادگیری دو محرک از طریق مجاورت است) بلکه وابستگی دو محرک به هم است که منجر به یادگیری می شود. (هرگنهان، 2005، ص 208).
در ضمن وقتی از انواع شرطی شدن (ردی، همزمان، وارونه، و...) صحبت می شود، بر نحوه ی همایندی دو محرک باهم تاکید می شود. یعنی این تقسیم بندی بر اساس نحوه ی همایندی دو محرک است نه بر اساس همایندی محرک و پاسخ.
و در آخر اینکه نام دیگر نظریه ی پاولف (علاوه بر شرطی سازی کلاسیک) شرطی سازی از طریق جانشینی محرک است. یعنی در این نوع شرطی سازی محرک شرطی جایگزین محرک غیرشرطی می شود و همان پاسخ محرک غیرشرطی را فرا می خواند.
اما نظریه ی گاتری را می توان یک نظریه ی محرک- پاسخ نامید. به تنها قانون نظریه گاتری توجه کنید«مجموعه ای از محرک ها که با حرکتی همراه شود، وقتی دوباره ظاهر شود، همان حرکت را به دنبال خواهد داشت» در اینجا سخن از رابطه ی بین محرک و پاسخ است. در این نظریه هر محرکی پاسخی را فرا می خواند و در همان اولین فراخوانی رابطه محرک و پاسخ یاد گرفته می شود و اگر ارگانیسم باز هم در همان موقعیتِ محرکی قرار بگیرد همان پاسخ ها فراخوانده خواهند شد. به دلیل اینکه هر محرکی منجر به یک پاسخ می شود، گاتری معتقد بود که یادگیری در یک کوشش رخ می دهد، چون هر مجموعه محرکی یک پاسخ را می خواند و لذا نیازی به تمرین و تشویق نیست. از شیوه ی آزمایش هایی که گاتری (گاتری و هورتون، 1946، به نقل از هرگنهان، 2005، ص235) انجام داده می توان فهمید که وی معتقد است یادگیری عبارت است از فراگیری رابطه ی بین محرک و پاسخ. جنس آزمایش های گاتری با آزمایش های پاولف و واتسون متفاوت است. در ضمن مفهوم محرک های ناشی از حرکت در نظریه ی گاتری دقیقاً بیانگر این است که نظریه ی گاتری یک نظریه ی محرک- پاسخ است. محرک های ناشی از حرکت می گوید که هر حرکتی می تواند خود محرکی برای حرکت دیگر باشد. در نظریه ی گاتری همیشه محرک را در رابطه ی مستقیم با پاسخ می بیند. به این جملات دقت کنید:
جاندار به بخش کوچکی از محرک هایی که او را احاطه کرده است پاسخ می دهد و همان بخش کوچک است که با پاسخی که از جاندار سر می زند تداعی می شود (هرگنهان، 2005، ص 231)
یادگیری حاصل مجاورت بین یک الگوی تحریکی و یک پاسخ است (هرگنهان، 2005، ص 232)
تداعی بین محرک های محیطی و رفتار آشکار صورت می گیرد (هرگنهان، 2005، ص232)
در ضمن گاتری فراموشی را قبول ندارد یعنی معتقد است رفتاری فراموش نمی شود بلکه با رفتار جدید جایگزین می شود. در این نظریه اصلاً فراموشی جایگاهی ندارد چون هر محرکی پاسخی را فرا می خواند و اگر محرکی پاسخ قبلی را فرا نخواند، فراموشی رخ نداده بلکه یادگیری جدیدی اتفاق افتاده. این نشان می دهد که گاتری معتقد به تداعی محرک- پاسخ است.
همچنین گاتری به تعمیم و تمیز محرک معتقد نبود. وی می گفت اگر کودکی روی تابلو بتواند پاسخ یک جمع را بنویسد، معلوم نیست که بتواند پاسخ همان جمع را هنگامی که نشسته است بنویسد ( هرگنهان، 2005، ص 245)
از جمع گفته ها می توان نتیجه گرفت که پاولف و همچنین واتسون معتقد بودند که ارگانیسم رابطه ی بین محرک شرطی و محرک غیرشرطی را یاد می گیرد و این دو را با هم تداعی می کند، اما گاتری معتقد بود که ارگانیسم رابطه ی بین محرک و پاسخ را یاد می گیرد و محرک را با پاسخ تداعی می کند.
...............................
منبع:
هرگنهان، بی. آر و السون، متیو. اچ (2005). مقدمه ای بر نظریه های یادگیری (ویرایش هفتم). ترجمه: علی اکبر سیف (1387). تهران: دوران.