۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

بالاخره محرک- محرک یا محرک- پاسخ؟

دیروز داشتم روی یک پروژه ی تهیه ی نقشه های شناختی (cognitive mapping) از نظریات روان شناسی یادگیری کار می کردم. به نظریه ی شرطی سازی کلاسیک که رسیدم، به تناقضاتی در معتبر ترین کتب روانشناسی یادگیری برخوردم که دیدم بد نیست در وبلاگم آن ها را ذکر کنم.
جریان از این قرار است که برخی روان شناسان یادگیری معتقدند که در اثر شرطی شدن، رابطه ی بین دو محرک (محرک شرطی و محرک غیر شرطی) آموخته می شود و برخی دیگر معتقدند که رابطه بین محرک و پاسخ (محرک شرطی و پاسخ شرطی) آموخته می شود. اما در این دو کتاب معتبر دقیقا معلوم نیست چه کسی به چه چیزی معتقد است. جملاتی از این کتاب ها را می آورم و قضاوت را به شما می سپارم. همچنین سعی خواهم کرد در آینده ی نزدیک این تناقضات را برطرف کنم و در یادداشتی جداگانه بنویسم.

«پاولف و شاگردانش در یافتند که فراگیری- تشکیل پیوند محرک- پاسخ- به تعدادی همایندی CS و US نیاز دارد» (لفرانسوا، 2000، ص 45).
یعنی در اثر همراه آمدن دو محرک شرطی و غیر شرطی باهم، موجود زنده یاد می گیرد که محرک شرطی را با پاسخ پیوند بزند یا تداعی کند. من که نفهمیدم چطوری می شود در اثر همایندی دو محرک، رابطه ی محرک با پاسخ آموخته بشه، شما چطور؟
در همین کتاب در 12 صفحه بعد نوشته شده: «گاتری می گوید انسان ها و حیوانات در یک کوشش یاد می گیرند. آنچه آن ها یاد می گیرند، رابطه ی دو محرک نیست (به صورتی که مثلن در شرطی سازی کلاسیک پاولف اتفاق می افتد) بلکه رابطه ی بین محرک و پاسخ است» (لفرانسوا، 2000، ص 57).
بالاخره چی شد؟ پاولف یادگیری را پیوند بین محرک-محرک می داند یا محرک-پاسخ؟ برای پیدا کردن این پاسخ سری به کتاب دیگری می زنیم.
«برای پاولف آشکار بود که از طریق همراهی CS (محرک شرطی) و US (محرک غیر شرطی) این دو با هم تداعی می شوند» (هرگنهان و السون، 2005، ص 194).
«برای گاتری، یادگیری حاصل مجاورت بین یک الگوی تحریکی و یک پاسخ است» ص 232.
یعنی یادگیری عبارت است از تشکیل پیوند بین محرک و پاسخ.
در همین کتاب در صفحه 334 نوشته شده: « رفتار گرایانی مانند پاولف، واتسون، گاتری و هال می گفتند تداعی های محرک- پاسخ آموخته می شوند...... اما تولمن را باید یک نظریه پرداز S-S (محرک– محرک) دانست» (هرگنهان و السون، 2005، ص 334).
یعنی رفتار گرایانی مانند پاولف و دیگران معتقدند یادگیری یعنی تشکیل پیوند محرک-پاسخ است ولی تولمن معتقد است یادگیری تشکیل پیوند محرک- محرک است.
به به عجب آشفته بازاری شد. خداییش شما به جای من، می توانید بفهمید بالاخره کی به کیه چی به چیه؟
این جملات از دو کتاب معتبر در زمینه ی روان شناسی یادگیری هستند؟؟؟!!! این هم از وضع علوم به اصطلاح انسانی آقا.
.............................
منابع:
لفرانسوا، گی. آر (2000). نظریه های یادگیری انسان (ویرایش چهارم). ترجمه: یحیی سید محمدی (1386). تهران: روان.
هرگنهان، بی. آر و السون، متیو. اچ (2005). مقدمه ای بر نظریه های یادگیری (ویرایش هفتم). ترجمه: علی اکبر سیف (1387). تهران: دوران.

۲ نظر:

  1. سلام جناب فرماني. زياد تو بحر نظره ها نرو براي سلامتي آدم مضره. من كه در اين مطالب تناقضي نديدم. فكر مي كنم منظور از اينكه يادگيري حاصل همايندي cs و us است اين است كه در اثر همايندي هاي مكرر اين دو و به طور طبيعي به دنبال آنUR UR به CU پيوند داده مي شود.

    پاسخحذف
  2. سلام
    سپاسگذارم از اینکه نظر دادیداما همچنان معتقدم تناقض داره

    پاسخحذف