۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

با خویشتن


«بنده ی آني که در بند آني، بکوش تا در بند نماني»

خواجه عبدالله انصاري

۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

وب سایت ویکیو در خدمت شبکه ی اینترنت فارسی

وب سایت ویکیو با هدف ارائه ی خدمات در زمینه های (جستجو گر وب، جستجوگر تصویر، کتابخانه الکترونیکی، و پورتال خبری) به فارسی زبانان در سال 1388 تاسیس شده است. جالب ترین بخش این پایگاه کتابخانه ی آن می باشد. کتابخانه ی الکترونیک ویکیو با هدف ارائه ی منبع جامع کتب الکترونیکی و مقالات علمی در موضوعات مختلف به زبان های فارسی، انگلیسی و .. ایجاد شده است. بعلاوه افراد می توانند برای این کتابخانه کتاب های الکترونیکی خود را ارسال کنند تا در وب سایت گذاشته شود و به هرچه غنی تر شدن این وب سایت کمک شود. همچنین شما می توانید در سایت عضو شوید تا کتاب های جدید به آدرس شما ارسال شود. طراحی ساده این کتابخانه موجبات سهولت استفاده کاربران را فراهم نموده. در این پایگاه می توانید کتاب های مورد نظر خود را به صورت کاملاً رایگان و آسان دانلود کنید. به شما توصیه میکنم که حتماً از این سایت بازدید کنید.
برای مراجعه به این پایگاه به آدرس زیر بروید.

۱۳۸۹ مرداد ۲۸, پنجشنبه

وصل با خدا

(نیل دونالد والش)

چند روز پیش کتابی را از دوستی بسیار گرامی دریافت کردم که الحق از آن دسته کتاب هایی است که می تواند زندگی هر فردی را متحول کند. کتاب «وصل با خدا» توسط «نیل دونالد والش» در سال 2000 نگاشته شده و ترجمه ی محمد رضا دوست طلب می باشد. نیل یکی از آموزگاران معنوی حال حاضر جهان می باشد و در این کتاب به بیان توهماتی که بشر دچار آن است پرداخته و به نحوه ی برخورد با این توهمات اشاره می کند تا پس از آن بتوانیم با خدای درونی ملاقات کنیم. برخی از جملات کتاب را درزیر می آورم.

بخش اول (توهم نیاز):
خداوند نیاز به چیزی برای واقع شدن ندارد الا اینکه همیشه در حال رخ دادن است.
طبیعت نیاز به چیزی برای واقع شدن ندارد الا اینکه همیشه در حال رخ دادن است
هستی نیاز به چیزی برای واقع شدن ندارد الا اینکه همیشه در حال رخ دادن است.
شما نمی توانید تصور خدایی بزرگ تر از خودتان را بکنید.

در بخش دوم کتاب (تسلط بر توهمات) در زیر عنوان «آموزش صحیح فرزندانتان» به مواردی اشاره می کند که در اینجا بخشی از آن را می آورم.
این حقایق را به فرزندان خود بیاموزید:
آن ها نیازمند چیزی به غیر از خودشان برای شاد بودن و خوشبختی نیستند. به آن ها بیاموزید که خودشان برای خودشان کافی هستند.
به فرزندانتان بیاموزید که هر تلاشی، یک موفقیت است و ارمغان هر تلاشی پیروزی است.
به فرزندان خود بیاموزید که آن ها هرگز از خدا جدا نبوده و نیستند.
به فرزندان خود بیاموزید هیچگاه مورد قضاوت قرار نخواهند گرفت.
به فرزندان خود بیاموزید چیزی وجود ندارد که قادر به انجام دادن آن نباشند.

کتاب را می توانید از اینجا دانلود کنید

۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

تاریخ پادشاهان از کتب درسی حذف می شود

بنا به گزارش همشهری، رئیس گروه مطالعات تاریخ وزارت آموزش و پرورش از آغاز تغییرات جدید در کتب تاریخ مقاطع راهنمایی و متوسطه خبر داد و گفت: در تغییرات جدید، تاریخ نگاری‌های نظامی و پادشاهان از کتب تاریخ این مقاطع تحصیلی حذف می شود. وی تصریح کرد: در این رویکرد پادشاهان و جنگجویانی نظیر چنگیزخان مغول یا سلطان محمدشاه و پادشاهان دیگری از این قبیل حذف و به جای آنان چهره های تمدن‌سازی همچون خواجه نصیرطوسی، زکریای رازی، ابوعلی سینا و ... پرداخته و توجه می‌شود. البته در آبان ماه سال پیش خبر گزاری خبر آنلاین نیز خبری در این مورد منتشر کرد.
در واکنش به چنین اخباری تنها با آگاهی کامل از اهداف و اغراض تصمیم گیرندگان می توان نظر کاملی ارائه کرد، اما از آنجا که همیشه این امکان وجود ندارد، لذا به تجارب و تاریخچه چنین تصمیماتی باید مراجعه کرد. و یا اینکه سعی کرد خود خبر را ملاک قرار داده و نقد کرد. که من ترجیح میدهم خود خبر را ملاک قرار داده و کمی نقد کنم.
1. فرض اساسی کسی که چنی سخنی را می گوید این است که تاریخ عبارت است از کسانی که تمدن ساز بوده اند. چنین کسی تقریبا چیزی از تاریخ نمی داند، ممکن است تمام تاریخ را حفظ باشد اما مفهوم تاریخ را درک نکرده است.
2. به لقمان گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان. هر انسانی توانایی این را دارد که با مشاهده و مطالعه ی اشتباهات دیگران درس بگیرد و دوباره مرتکب اشتباهات دیگران نشود. یکی از کارکرد های تاریخ نیز همین است.
3. ذکر تاریخ افراد به اصلاح تمدن ساز و یا جنگجو که نشد تاریخ. کودکان باید از مطالعه ی تاریخ شیوه ی زندگی بیاموزند نه یک سری عدد و رقم مربوط به سال تولد و وفات.
4. ملتی که تاریخش را نداند دوباره آن را تکرار می کند. و چه ضربه هایی که ما از نداستن تاریخ خودمان خورده ایم.
5. امیدوارم این کار نیز مثل سایر کار ها سطحی باشد، که هست.
6. شاید بشود در مقطعی فرد را از دانستن محروم کرد، اما ذهن ها را نمی توان پاک کرد.
7. شاید بتوان همه را برای مدتی و برخی را برای همیشه فریفت، اما نمی توان همه را برای همیشه فریفت.

به کدامین گناه فیلتر شدی؟

پس آنچه را که خواننده ی این کتاب می بیند، تنها نتیجه ی یک عمر نیست بلکه نتیجه ی عمرهاست (دست خط دهخدا، برگرفته از ویکی پدیا)

لغت نامه دهخدا يکي از معتبرترين لغت نامه ها و به حق کامل ترين لغت نامه ي موجود در زبان فارسي است. لغت‌نامه ی بزرگ دهخدا که در 16 جلد به چاپ رسيده است شامل شرح و معني واژگان آثار ادبي و تاريخي زبان فارسي است. اين لغت‌نامه، بزرگ ‌ترين و مهم‌ ترين اثر دهخدا است، که بيش از 40 سال از عمر او، صرف آن شد.
یکی از سایت ها (سایت لغت نامه)، لغت نامه دهخدا را به صورت آنلاین در اختیار عموم قرار داده است و به حق کار قابل ستایش و مفیدی انجام داده است. اما متاسفانه به دلیل نامشخصی چند وقتی است که فیلتر شده است. افراد می توانند در این سایت عضو شوند و به هرچه غنی تر شدن این لغت نامه کمک کنند. اما یک لغت نامه فارسی چه ضررو زیانی می تواند داشته باشد که فیلتر شده است؟ هر چه در سایت به دنبال مطلب خلاف اخلاق و ... گشتم چیزی نیافتم. آدم شک می کند که بوی دشمنی با زبان فارسی درکار باشد

چگونه شخصیتی دارید؟

برای آشنایی بیشتر با ویژگی های شخصی خودتان، تست خود شناسی را تکمیل کنید.

راه های تقویت املای دانش آموزان

جهت مطالعه مقاله ای در مورد راه های تقویت املای دانش آموزان به آدرس زیر مراجعه کنید.
راه های تقویت املای دانش آموزان

۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

ضریب تتا چیست؟

چند وقتی است پیرامون اعتبار سنجی مقیاس (PCBS) مشغول به کارم. یکی از روش هایی که جهت سنجش پایایی درونی مقیاس ها به کار می رود، آلفای کرانباخ می باشد. اما جدیداً به جای استفاده از آلفای کرانباخ بیشتر از ضریب تتا استفاده می شود. ضریب تتا به نوعی اصلاحیه ای است بر ضریب آلفا یا همان آلفای کرانباخ. متاسفانه در هیچ منبعی در اینترنت در مورد ضریب تتا بحثی نشده بود لذا تصمیم گرفتم در حد آگاهی خودم و به طور مختصر ضریب تتا را معرفی کنم.
روش تتا که از تحلیل عوامل اصلی (principal component analysis) مشتق شده است، برآوردی از پایایی بر اساس بار عاملی است. آرمور (1974)، ابداع گر این روش است. وی بیان داشت آلفای کرونباخ برای براورد پایایی مناسب نیست، چون داده های مرکب اغلب مناسب فرض های آماری آلفا نیست، همچنین آلفا شیوه مناسبی برای برآورد پایایی مقیاس های چند بعدی (دارای خرده مقیاس) به کار نمی برد. ضریب آلفا و همچنین روش کودرریچاردسون (KR20) درکل به طور منفی و اریپ داری پایایی را برآورده می کنند (پایایی کمتری را نشان می دهند). پیشنهاد می شود برای برآورد آلفای مقیاس هایی که روش نمره گذاری آنها لیکرتی است و دارای خرده مقیاس می باشند از روش ضریب تتا برای برآورد پایایی استفاده شود.
فرومول محاسبه ضریب تتا به شرح زیر است:



ضریب تتا با برنامه اس پی اس اس قابل اندازه گیری نیست اما به سادگی می توان آن را از خروجی های تحلیل عاملی اس پی اس اس محاسبه کرد.
....................................
منابع:
VanSwearing, J. M. & Brach, J. S. (1996). The facial disability index: reliability and validity of a disability assessment instrument for disorders of the facial neuromuscular system. Physical Therapy, 76 (12), pp 1288- 1298.
Zumbo, B. D., Gadermann, A. M., & Zeisser, C.. (2007). Ordinal Versions of Coefficients Alpha and Theta For Likert Rating Scales. Journal of Modern Applied Statistical Methods, 6, 21-29

۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

معرفی کتاب روانشناسی تربیتی (اصول و کاربرد آن)


گلاور، جان. ای، برونینگ، راجر. اچ. (1990). روانشناسی تربیتی: اصول و کاربرد آن (چاپ هشتم). ترجمه: علینقی خرازی (1387). تهران: مرکز نشر دانشگاهی. قیمت چاپ هشتم: 9000 تومان

در این کتاب، روان شناسی تربیتی به عنوان کاربست دانش کسب شده از روانشناسی در فعالیت های آموزشگاهی در نظر گرفته شده است. لذا فصل بندی ها و محتوای مطالب قدری با کتاب هایی همچون کتاب «روانشناسی پرورشی» اثر علی اکبر سیف تفاوت دارد. من خواندن و داشتن این کتاب را به معلمان و والدین توصیه می کنم. اگرچه کتاب آقای سیف بر اساس فرایند تدریس در کلاس تدوین شده و از بخش های ذکر شده در کتاب، دقیقا می توان یک طرح درس را مشاهده کرد.
کتاب دارای پنج بخش و 15 فصل می باشد.
بخش اول: به کاربرد روانشناسی شناختی در تدریس می پردازد. به نظریات ساختارگرایی، کارکردگرایی و گشتالتی ها و نظریات شناختی معاصر می پردازد. از حافظه هوش و رشد شناختی سخن به میان می آورد در مورد زبان حل مسئله و خلاقیت نیز بحث شده است. این بخش به شما کمک می کند تا اطلاعات وسیعی از شناخت انسان به دست آورید و اطلاعات مزبور را در تدریس خود به کار برید.
بخش دوم: در مورد خودپنداره و انگیزش است. در این بخش، اهمیت خودپنداره دانش آموزان بررسی شده و روش هایی را عرضه می کند که معلمان با استفاده از آن می توانند موجب افزایش انگیزه دانش آموزان شوند.
بخش سوم: در مورد هدایت رفتار کلاس است. در این بخش بیشتر به بیان نظریه های رفتارگرایی و نحوه ی کاربرد آنها در کلاس درس پرداخته شده است. این فصل بر جلوگیری از بروز مشکلات در کلاس تاکید دارد.
بخش چهارم: در مورد سنجش و ارزشیابی آموزشی است. این بخش به شما کمک می کند تا هدف های کلی آموزش و پرورش و روانشناسی شناختی و رفتاری را به عباراتی مشخص درباره ی مهارت های دانش آموزان ترجمه کنید.
بخش پنجم: در مورد دانش آموزانی که نیاز های ویژه دارند صحبت شده است. این بخش حاوی اطلاعات بسیار مهمی برای معلمان است.

۱۳۸۹ مرداد ۲۰, چهارشنبه

شکوائیه

اهميت تعليم و تربيت بر اهل خرد و انديشه ناگفته پيداست. بعلاوه مردم عادي نيز در نطق هايشان بر اهميت تعليم و تربيت اذغان دارند و اگر در مقام مقايسه برآيند، مقطع ابتدايي را بيش از ساير مقاطع مهم قلمداد مي کنند. اما در عمل اينگونه نيست!!! ما ايراني ها يادگرفته ايم شعار بدهيم و يادگرفته ايم در همه جا به هر قيمتي که شده در نظر ديگران خوب جلوه کنيم. براي همين اصلاً نمي شود روي حرفمان حساب باز کرد و لزوماً به هر چه مي گوييم معتقد نيستيم.
من با رتبه 1115 از منطقه 2 در سال 1381 انتخاب رشته کردم و خوشبختانه در اولين گزينه ي انتخابي ام پذيرفته شدم و الان حدود 8 سال است که به تدريس مشغولم. هميشه در رويا هايم آرزوي معلم شدن را داشتم، آن هم معلم روانشناسي. اما به دلايلي تا کنون موفقف نشده ام در اين پست کار کنم و از همان ابتدا وارد مقطع ابتدايي شدم. گرچه به دليل خاطرات بدي که از دوران ابتدايي خودم داشتم، اصلاً دوست نداشتم که در مقطع ابتدايي تدريس کنم، اما روزگار نظر و عقايد انسان را تغيير مي دهد.
از همان آغاز که براي ثبت نام در دوره کارداني آموزش ابتدايي به مرکز تربيت معلم شهيد مدرس ايلام مراجعه کردم، تحقير را در سخنان همکار آينده ام (فرد ثبت نام کننده آقاي ..... بلوچي) ديدم که به من گفت: حتماً بد انتخاب رشته کردي نه؟؟ اين سخنش برايم خيلي سنگين بود و الان سنگين تر. در اوايل ورود به دانشگاه که هنوز هويت شغلي مستحکمي نداشتم، بارها خواستم که از تربيت معلم انصراف دهم و در رشته ي روانشناسي ادامه تحصيل دهم اما نشد يا نخواستم که بشود. نگاه ها، حرف ها، و مقايسه ها همه حاکي از ديدي حقيرانه به آموزش ابتدايي بود. سرخوردگي و افسردگي را مي شد در ميان همکلاسي هايم ديد. هنوز هم مي شود در ميان همکارانم ديد. همگي به فکر فرار از منجلابي که تصور مي کنند در آن گيرافتاده اند هستند. نحوه ي نگاه و ديد مردماني که با آنها برخورد داشته ام به آموزش ابتدايي را با پوست و گوشت و استخوانم حس کرده ام. نگاه محقرانه شان، برايم کمي ترحم آور و بسيار آزار دهنده است.
بعد از اينکه فوقت رو گرفتي بازم ميخواي به بچه ها درس بدي؟
تا کي ميخواي با بچه ها سرو کله بزني؟
دنبال تغيير مقطع نيستي؟
به فکر بيرون آمدن از آموزش و پرورش نيستي؟
متاسفانه اينها نمونه هايي است از خروار که هر روزه از دهان مبارک همکاران و اطرافيانم مي تراود. آخر کسي نيست بگويد مگر تدريس در مقطع ابتدايي چه ايرادي دارد؟
در مقاله اي مي خواندم که در ترکيه هم معلماني که داراي مدارک بالاتر هستند گرايش دارند که در مقاطع بالاتر تدريس کنند. نمي دانم شايد دليلش اين باشد که اين معلمان حس مي کنند در مقاطع پايين تر نمي توانند تمام توانايي هايشان را به نمايش بگذارند. البته پاي سخنان بسيار از اين دست معلمان که به فکر در رفتن از مقطع ابتدايي هستند نشسته ام و برخلاف آنچه برخي اظهار مي دارند مسئله بيش از آنکه مالي باشد رواني است. بيشتر معلمان ابتدايي از نگاه هاي تحقير آميز جامعه در رنج و عذابند و خيلي از آنها جرآت مبارزه با اين نگاه ويران گر را ندارند. اين معلمان مي خواهند که جامعه به کار آنها ارزش بنهد و کارشان را مهم بداند اما وقتي که با برخورد هاي افراد مختلف رو برو مي شوند، سرد و مايوس در پي فرار از مقطع ابتدايي و اگر شد از آموزش و پرورش هستند. مسئله ماندن يا نماندن در مقطع ابتدايي نيست، چرا که هر کسي مختار است در هر جايي که مي خواهد مشغول به کار شود و بر هيچ کسي ايرادي از اين باب وارد نيست و اگر شرايطي براي خودم پيش بيايد و صلاحيت ايفاي شغل ديگري را داشته باشم شايد تغيير شغل دهم، بلکه مسئله تسليم شدن در برابر نگاه هاي ناصواب برخي افراد و متاسفانه اکثر افراد جامعه است. بدبختانه اکثر معلماني که با آنها برخورد داشته ام تاب و توان ايستادگي براي احقاق حق و جايگاه خود نيستند و بيشتر به فکر تغيير جايگاه هستند. وکمتر کساني را مي بينيم که با افتخار بگويند «من معلم ابتدايي هستم».
اين حرف ها ممکن است به مزاق خيلي ها از جمله خودم خوش نيايد پس سخن را با جمله اي خطاب به خودم به پايان مي برم:
به هر قيميتي به دنبال تاييد نرو، گاهي بايست و ديگران را وادار به تاييد کن