فيش چيست ؟
فيش قطعه کاغذ سفيدي است به طول و عرض 10×20سانتي متر که براي يادداشت برداري مورد استفاده قرار مي گيرد . براي رعايت صرفه جويي کوشش بر اين است که از اوراق اضافي، از کاغذ هايي که حتي يک طرفه آن نوشته شده است استفاده کنيم چون در استخراج مطالب فقط يک طرف فيش نوشته مي شود و اين بخاطر ضرورتي است که بعدها خواهيم فهميد .
چرا حفظ نکنيم ؟
در مطالعه اسناد و منبع نمي توان به حافظه اعتماد کرد زيرا :
1)ذهن ما قادر به ضبط و نگهداري همه مسائل و مخصوصا جزئيات آن نيست .
2)بر فرض امکان آن کاري خسته کننده و وقت گير است .
3)استناد بر مسائل بر اتکاي به حافظه در امر تحقيق درست نيست از آن بابت که گاهي مطالب کم يا زياد مي شود و موجب اشتباهات و يا سوء برداشت هايي مي گردد .
4)اختلاط مسائل گوناگون در ذهن به علت مشابهت ها ،تضادها خود معجوني را پديد مي آورد که خلاف واقع است ،به خصوص که گرايش هاي ما نيز در آن دخالت دارند . بنابر اين اظهار نظرهاي بي عيب و نقص نتواند بود .
فايده و اهميت فيش نويسي:
فيش نويسي اين فايده را دارد که آدمي را از اتکا به حافظه و نفوذ تعصب رها مي سازد و نيز به بررسي و مقايسه اظهار نظرها درباره يک محتوا يا يک مسئله امکان پذير مي گردد. در سايه استخراج مطالب معمولا آدمي مي تواند مجموعه تحليل ها، تحقيقها و بررسي ها را در برابر چشم داشته و با نگاه و تعمق در آن نظر و قضاوت خويش را عرضه و ارائه نمايد.
فيش به يکي از اين دو صورت تهيه مي شود:
الف) به ترتيب عنوان کتاب (بر اساس حرف الفبا )
ب ) به ترتيب عنوان مولفان يا مترجمان (البته يک مولف يا مترجم که نامش در اول آمده است . بر اساس حروف الفبا )
الف) بر اساس عنوان کتاب
در اين روش مشخصات زير را در فيش منعکس مي کنيم
شماره رديف: شامل شماره کتاب در کتابخانه بر اساس دفتر کل است .
شماره اختصاصي: شامل شماره اي است که ما به هر يک از اين منابع داده ايم
نام کتاب: عين عنوان کتاب نوشته مي شود .
شماره مجلد: ممکن است کتابي شامل چند مجلد باشد. شماره جلد مورد نظر را زير عنوان کتاب مي نويسيم .
ب) بر اساس نام مولف يا مولفين (مترجم يا مترجمين )
اگر عده مولفان يا مترجمان بيش از يکي باشد نام اولين نفر را که در پشت جلد ذکر شده را مي نويسيم و در برابر آن داخل پرانتز کلمه «و ديگران» را ذکر مي کنيم و همين جنبه را براي مترجمان رعايت مي نماييم .
نام ناشر: يعني نام شخص يا موسسه اي که آن را منتشر کرده است .
محل انتشار: نام شهري است که اين اثر در آن منتشر شده است
تاريخ انتشار: شامل روز ،ماه و سالي است که اين اثر منتشر شده است .
شماره چاپ: يعني ذکر اين مسئله که منبع موجود چاپ چندم است، رعايت اين مورد بسيار ضروري است زيرا گاهي کتب در حين تجديد چاپ تغييراتي پيدا مي کند مطالب و حتي شماره صفحات آن عوض مي شود و در استخراج مطالب و نقل قولها بايد معلوم شود که مطلبي معين از چاپ چندم استخراج شده است .
تعداد صفحات: که معمولا بر اساس آخرين صفحه کتاب ذکر مي شود .
چه مطالبي را يادداشت کنيم ؟
1) مطالب مربوط به اظهار نظرهاي مهم و ارزنده که گفته يک فرد مهم و مورد استثناء است .
2) مطالب تداعي شده: گاهي در ضمن مطالعه يک اثر مطلبي در ذهن ما تداعي مي شود که حتي شايد به موضوع مورد تحقيق بستگي نداشته باشد .
3) مطلبي مهم با انديشه اصلاحي: گاهي مطلبي که در کتابي ذکر شده که بسيار مهم است ولي اگر با اظهار نظر و اطلاعات ما آميخته شود کاملتر خواهد بود .
4) مطالب ساده ولي لازم
5) برداشت از استدلالها
6) مطالب مبهم
7) مطاب فرعي ولي مهم و مفيد
8) هر مطلبي که مهم و ارزنده است
9) خلاصه نويسي
10) مطالب ترجمه اي
چگونه يادداشت کنيم ؟
در يادداشت برداري و استخراج مطالب همه مردم يکسان نيسند و راه واحدي را درپيش نمي گيرند. برخي عادت دارند صفحه کتاب مورد نظر را تا کنند تا به موقع از آن استفاده کنند اين کار عيب هايي دارد از جمله اينکه:
1) کتاب فرسوده مي شود .
2) براي ايدداشت برداري وسيع اين کار امکان پذير نيست .
3) تسلط بر همه مطالب مشابه و مورد استناد در آن واحد امکان پذيرنيست
4) امکان بررسي انها با رعايت تقدم وتاخر ممکن نيست. برخي ديگر عادت دارند که زير مطالب مهم کتاب خط مي کشند تا بعدا بدان ها رسيدگي کنند اين کار هم معايبي پر دامنه دارد. بهترين راه همان نوشتن در روي فيش است که ذکر آن گذشت .
نکاتي در زمينه استخراج و ثبت مطالب
1)در استخراج مطالب کوشش براين است که تا حدود امکان مطالب بيشتري تهيه شود . حتي مي خواهيم بگوييم که اين کار تا حد خلع يد از حافظه ادامه يابد
تهيه يادداشت بيشتر امکان بررسي استنتاج و داوري بهتري را به ما خواهد داد . زيادي مطالب نه تنها عيب و مايه سردرگمي نيست بلکه قابل ارزش و اعتبار بيشتري است و تحقيق را ارزشمند خواهد کرد .
2) ميزان مطالبي که در هر فيس نوشته مي شود حداکثر حدود پنج خط باشد زيرا در غير اين صورت مطالعه به خاطر آگاهي از محتواي آن کمي دشوار و خسته کننده مي شود اگر مطلب قابل يادداشت آنچنان مفصل است که در پنج خط جا نمي گيرد بهتر است خلاصه آن يادداشت شود و در صد ورقه متذکر شويم
3) يادداشت ها تا حدود امکان متنوع و حاوي مسائل مهم منبع و طرز فکر صاحب آن اطلاعات باشد و در عين حال رعايت اختصار بشود و از علايم اختصاري استفاده به عمل آيد
4) گاهي اوقات ناگذيريم استنادات و نقل قولها را ذکر کنيم و ذکر همه ي آنها امکان پذير نيست في المثل و ده ها روايت و... در زمينه يخاص نوشته شده که محقق ناگذير است فقط به استخراج نمونه هايي ار آن قتاعت و به اصطلاح نمونه گيري کند . در اين نمونه گيري کوشش بر اين است که سخني جامع تر و کاملتر از بقيه حاوي همه مسائل مربوطه مي شود .
5) هرگز به حساب انبوهي مدارک و اسناد نبايد مطالعه را سرسري گرفت و از محتواي آن بدون بررسي کافي گذشت .
6) برخي از استنادات که در بعضي کتب است در جنبه ي استدلالي متکي به يک شعر يا ضرب المثل است . محقق فکر خود را به چنين مسائل تاييد نشده استوار نمي سازد . و اينگونه مطالب را يادداشت نمي کند مگر اينکه نظر خاصي مطرح باشد .
يادداشت از مجله
مجله هم به مانند کتاب مي تواند منبع باشد ولي بايد به محتواي مطلب مورد نظر ،منبع آن ،نگارنده ،و بحث کننده آن توجه کرد که آيا داراي اصالت و اعتبار مي باشد يا نه در چنان صورتي نام مجله ،شماره آن ،تاريخ انتشار آن با ذکر روز و ماه و سال و صفحه ي آن نوشته مي شود .
يادداشت از روزنامه
گاهي مطلب مورد نظر ما در روزنامه است گو اينکه بر اساس گفته سابق مه به محتواي روزنامه نمي توان اعتماد کرد . ولي اگر قصد استخراج مطالب را داشته باشيم بهتر است عين مطلب را از روزنامه ببريم و بالاي آن تکه کاغذي سفيد بچسبانيم در آن نام روزنامه ،شماره آن ،تاريخ انتشار آن از روز ،ماه و سال شماره صفحه ،ستون آن و حتي شماره چاپ آن را بنويسيم .
فيش قطعه کاغذ سفيدي است به طول و عرض 10×20سانتي متر که براي يادداشت برداري مورد استفاده قرار مي گيرد . براي رعايت صرفه جويي کوشش بر اين است که از اوراق اضافي، از کاغذ هايي که حتي يک طرفه آن نوشته شده است استفاده کنيم چون در استخراج مطالب فقط يک طرف فيش نوشته مي شود و اين بخاطر ضرورتي است که بعدها خواهيم فهميد .
چرا حفظ نکنيم ؟
در مطالعه اسناد و منبع نمي توان به حافظه اعتماد کرد زيرا :
1)ذهن ما قادر به ضبط و نگهداري همه مسائل و مخصوصا جزئيات آن نيست .
2)بر فرض امکان آن کاري خسته کننده و وقت گير است .
3)استناد بر مسائل بر اتکاي به حافظه در امر تحقيق درست نيست از آن بابت که گاهي مطالب کم يا زياد مي شود و موجب اشتباهات و يا سوء برداشت هايي مي گردد .
4)اختلاط مسائل گوناگون در ذهن به علت مشابهت ها ،تضادها خود معجوني را پديد مي آورد که خلاف واقع است ،به خصوص که گرايش هاي ما نيز در آن دخالت دارند . بنابر اين اظهار نظرهاي بي عيب و نقص نتواند بود .
فايده و اهميت فيش نويسي:
فيش نويسي اين فايده را دارد که آدمي را از اتکا به حافظه و نفوذ تعصب رها مي سازد و نيز به بررسي و مقايسه اظهار نظرها درباره يک محتوا يا يک مسئله امکان پذير مي گردد. در سايه استخراج مطالب معمولا آدمي مي تواند مجموعه تحليل ها، تحقيقها و بررسي ها را در برابر چشم داشته و با نگاه و تعمق در آن نظر و قضاوت خويش را عرضه و ارائه نمايد.
فيش به يکي از اين دو صورت تهيه مي شود:
الف) به ترتيب عنوان کتاب (بر اساس حرف الفبا )
ب ) به ترتيب عنوان مولفان يا مترجمان (البته يک مولف يا مترجم که نامش در اول آمده است . بر اساس حروف الفبا )
الف) بر اساس عنوان کتاب
در اين روش مشخصات زير را در فيش منعکس مي کنيم
شماره رديف: شامل شماره کتاب در کتابخانه بر اساس دفتر کل است .
شماره اختصاصي: شامل شماره اي است که ما به هر يک از اين منابع داده ايم
نام کتاب: عين عنوان کتاب نوشته مي شود .
شماره مجلد: ممکن است کتابي شامل چند مجلد باشد. شماره جلد مورد نظر را زير عنوان کتاب مي نويسيم .
ب) بر اساس نام مولف يا مولفين (مترجم يا مترجمين )
اگر عده مولفان يا مترجمان بيش از يکي باشد نام اولين نفر را که در پشت جلد ذکر شده را مي نويسيم و در برابر آن داخل پرانتز کلمه «و ديگران» را ذکر مي کنيم و همين جنبه را براي مترجمان رعايت مي نماييم .
نام ناشر: يعني نام شخص يا موسسه اي که آن را منتشر کرده است .
محل انتشار: نام شهري است که اين اثر در آن منتشر شده است
تاريخ انتشار: شامل روز ،ماه و سالي است که اين اثر منتشر شده است .
شماره چاپ: يعني ذکر اين مسئله که منبع موجود چاپ چندم است، رعايت اين مورد بسيار ضروري است زيرا گاهي کتب در حين تجديد چاپ تغييراتي پيدا مي کند مطالب و حتي شماره صفحات آن عوض مي شود و در استخراج مطالب و نقل قولها بايد معلوم شود که مطلبي معين از چاپ چندم استخراج شده است .
تعداد صفحات: که معمولا بر اساس آخرين صفحه کتاب ذکر مي شود .
چه مطالبي را يادداشت کنيم ؟
1) مطالب مربوط به اظهار نظرهاي مهم و ارزنده که گفته يک فرد مهم و مورد استثناء است .
2) مطالب تداعي شده: گاهي در ضمن مطالعه يک اثر مطلبي در ذهن ما تداعي مي شود که حتي شايد به موضوع مورد تحقيق بستگي نداشته باشد .
3) مطلبي مهم با انديشه اصلاحي: گاهي مطلبي که در کتابي ذکر شده که بسيار مهم است ولي اگر با اظهار نظر و اطلاعات ما آميخته شود کاملتر خواهد بود .
4) مطالب ساده ولي لازم
5) برداشت از استدلالها
6) مطالب مبهم
7) مطاب فرعي ولي مهم و مفيد
8) هر مطلبي که مهم و ارزنده است
9) خلاصه نويسي
10) مطالب ترجمه اي
چگونه يادداشت کنيم ؟
در يادداشت برداري و استخراج مطالب همه مردم يکسان نيسند و راه واحدي را درپيش نمي گيرند. برخي عادت دارند صفحه کتاب مورد نظر را تا کنند تا به موقع از آن استفاده کنند اين کار عيب هايي دارد از جمله اينکه:
1) کتاب فرسوده مي شود .
2) براي ايدداشت برداري وسيع اين کار امکان پذير نيست .
3) تسلط بر همه مطالب مشابه و مورد استناد در آن واحد امکان پذيرنيست
4) امکان بررسي انها با رعايت تقدم وتاخر ممکن نيست. برخي ديگر عادت دارند که زير مطالب مهم کتاب خط مي کشند تا بعدا بدان ها رسيدگي کنند اين کار هم معايبي پر دامنه دارد. بهترين راه همان نوشتن در روي فيش است که ذکر آن گذشت .
نکاتي در زمينه استخراج و ثبت مطالب
1)در استخراج مطالب کوشش براين است که تا حدود امکان مطالب بيشتري تهيه شود . حتي مي خواهيم بگوييم که اين کار تا حد خلع يد از حافظه ادامه يابد
تهيه يادداشت بيشتر امکان بررسي استنتاج و داوري بهتري را به ما خواهد داد . زيادي مطالب نه تنها عيب و مايه سردرگمي نيست بلکه قابل ارزش و اعتبار بيشتري است و تحقيق را ارزشمند خواهد کرد .
2) ميزان مطالبي که در هر فيس نوشته مي شود حداکثر حدود پنج خط باشد زيرا در غير اين صورت مطالعه به خاطر آگاهي از محتواي آن کمي دشوار و خسته کننده مي شود اگر مطلب قابل يادداشت آنچنان مفصل است که در پنج خط جا نمي گيرد بهتر است خلاصه آن يادداشت شود و در صد ورقه متذکر شويم
3) يادداشت ها تا حدود امکان متنوع و حاوي مسائل مهم منبع و طرز فکر صاحب آن اطلاعات باشد و در عين حال رعايت اختصار بشود و از علايم اختصاري استفاده به عمل آيد
4) گاهي اوقات ناگذيريم استنادات و نقل قولها را ذکر کنيم و ذکر همه ي آنها امکان پذير نيست في المثل و ده ها روايت و... در زمينه يخاص نوشته شده که محقق ناگذير است فقط به استخراج نمونه هايي ار آن قتاعت و به اصطلاح نمونه گيري کند . در اين نمونه گيري کوشش بر اين است که سخني جامع تر و کاملتر از بقيه حاوي همه مسائل مربوطه مي شود .
5) هرگز به حساب انبوهي مدارک و اسناد نبايد مطالعه را سرسري گرفت و از محتواي آن بدون بررسي کافي گذشت .
6) برخي از استنادات که در بعضي کتب است در جنبه ي استدلالي متکي به يک شعر يا ضرب المثل است . محقق فکر خود را به چنين مسائل تاييد نشده استوار نمي سازد . و اينگونه مطالب را يادداشت نمي کند مگر اينکه نظر خاصي مطرح باشد .
يادداشت از مجله
مجله هم به مانند کتاب مي تواند منبع باشد ولي بايد به محتواي مطلب مورد نظر ،منبع آن ،نگارنده ،و بحث کننده آن توجه کرد که آيا داراي اصالت و اعتبار مي باشد يا نه در چنان صورتي نام مجله ،شماره آن ،تاريخ انتشار آن با ذکر روز و ماه و سال و صفحه ي آن نوشته مي شود .
يادداشت از روزنامه
گاهي مطلب مورد نظر ما در روزنامه است گو اينکه بر اساس گفته سابق مه به محتواي روزنامه نمي توان اعتماد کرد . ولي اگر قصد استخراج مطالب را داشته باشيم بهتر است عين مطلب را از روزنامه ببريم و بالاي آن تکه کاغذي سفيد بچسبانيم در آن نام روزنامه ،شماره آن ،تاريخ انتشار آن از روز ،ماه و سال شماره صفحه ،ستون آن و حتي شماره چاپ آن را بنويسيم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر