۱۳۸۸ بهمن ۱۸, یکشنبه

وظيفه سيستم عصبي

سيستم عصبي سه وظيفه اصلي دارد: دريافت حواس، ترکيب داده‌ها واعمال حرکات.
دريافت حواس هنگامي اتفاق ميافتد که بدن از طريق نرونها، گليا و سيناپسها به جمع آوري اطلاعات و داده‌ها ميپردازد. سيستم عصبي از سلولهاي عصبي قابل تحريک و سيناپسايي تشکيل ميگردد که سلولها را به يکديگر يا به مراکز سراسريدن و يا به ساير نرونها متصل ميکنند. عملکرد اين نرونها براساس تحريک و بازدارندگي است و هرچند سلولهاي عصبي از لحاظ اندازه و مکان متفاوت هستند، ولي نحوه ارتباط بين آنهاست که تعيين کننده عملکرد آنها ميباشد. اين اعصاب محرکهاي عصبي را از گيرنده‌هاي حسي به مغز و نخاع هدايت ميکنند. پردازش اطلاعات درنهايت با ترکيب داده‌ها و منحصرا درمغزصورت ميپذيرد. پس ازپردازش اطلاعات درمغز، فرمانهاي عصبي ازطريق مغزو نخاع به ماهيچه‌ها و غدد هدايت ميشوند که به اين [فرايند] اعمال حرکت گفته ميشود. سلولهاي گليا داخل بافتها يافت ميشوند و قابل تحريک نيستند ولي به فرايند مايلناسيون، تنظيم يوني و مايع خارج سلولي کمک ميکنند.
سيستم عصبي از دو بخش عمده تشکيل يافته‌است: سيستم اعصاب مرکزي و سيستم عصبي جانبي. سيستم اعصاب مرکزي شامل مغزو نخاع ميشود. مغز مرکز فرمان بدن ميباشد. سيستم اعصاب مرکزي داري مراکز مختلفي است که به دريافت حواس، اعمال حرکت و ترکيب داده‌ها تخصيص دارند. اين مراکز را ميتوان به دو بخش مراکز تحتاني (شامل نخاع و ساقه مغز) و فوقاني تقسيم کرد که با مغزازطريق عملگرها درارتباط هستند. سيستم اعصاب جانبي شبکه گسترده‌اي از عصبهاي نخاعي و مغزيست که به مغزو نخاع متصل ميباشند. سيستم اعصاب جانبي دربرگيرنده گيرنده‌هاي حسي است که به پردازش تغيرات محيط داخلي و خارجي کمک ميکنند. اين اطلاعات ازطريق اعصاب حسي داخلي به سيستم اعصاب مرکزي ارسال ميشود. سيستم اعصاب جانبي به دو بخش سيستم اعصاب خودمختارو اعصاب ارادي تقسيم ميشود. اعصاب خودمختارکنترل غيرارادي اندامهاي داخلي، رگها، ماهيچه‌هاي قلبي وماهيچه‌هاي صاف را به عهده دارند. اعصاب ارادي کنترل ارادي پوست، استخوانها، مفاصل و ماهيچه‌هاي استخواني را به عهده دارند. سيستم اعصاب مرکزي و جانبي درکناريکديگرو به واسطه اعصابي که ازسيستم جانبي خارج و به سيستم مرکزي ميپيوندند (و بالعکس)، انجام وظيفه ميکنند.
وظايف عمومي سيستم اعصاب مرکزي
سيستم اعصاب مرکزي بزرگترين بخش سيستم عصبي است که شامل مغزو نخاع ميشود. سيستم اعصاب مرکزي به همراه سيستم اعصاب جانبي، نقش بنياديني درکنترل رفتار انسان ايفا ميکند. سيستم اعصاب مرکزي به عنوان سيستمي که وقف پردازش اطلاعات و محاسبه حرکت مناسب درپاسخ به دريافت ورودي شده‌است، شکل گرفته‌است. دربسياري از شاخه‌هاي تحقيقاتي، اعتقاد براين است که فعاليتهاي حرکتي حتي بسي قبل از شکل گيري کامل حواس وجود دارند و حواس تنها نقش تاثيرگذاري غيرجبري بررفتار را دارند. اين عقيده منجربه شکل گيري نظريه خودمختار بودن سيستم اعصاب مرکزي شده‌است.
وظيفه نرونها
ساختار نرونها درپردازش و انتقال سيگنالهاي سلولي ازمهارت بالايي برخوردارند. نظربه تنوع وظايف نرونها دربخشهاي مختلف سيستم عصبي، همانطور که انتظار ميرود، تنوع زيادي درشکل، اندازه و ويژگيهاي الکتروشيميايي نرونها مشاهده ميشود. به عنوان مثال، قطربدنه نرون ميتواند بين ? تا ??? ميکرومترباشد. بدنه نرون بخش مرکزي آن محسوب ميشود. بدنه نرون دربرگيرنده هسته سلول است و درنتيجه بخش اعظم توليد پروتيين درآن صورت ميپذيرد. قطرهسته نرون بين ? تا ?? ميکرومترميباشد. دندريتهاي يک نرون زايده‌هاي سلولي با شاخه‌هاي فراوان هستند و درمقام تشيبه ازاين شکل وساختاربه عنوان درخت دندريتي نام برده ميشود و جايي است که بخش عمده دريافت ورودي به نرون صورت ميپذيرد. هرچند خروج اطلاعات (از دندريت به ساير نرونها) هم ميتواند صورت پذيرد (به جز در سيناپس شيمايي که از بازگشت محرک به علت نبود گيرنده‌هاي شيمايي در اکسون و اينکه دندريتها قادر به ترشح محرکهاي عصبي شيميايي نيستند، ممانعت ميشود). [اين فرايند] علت يک طرفه بودن جريان ضربه عصبي را آشکارميکند.اکسون سازه‌اي باريکتر و کابل مانندست که طول آن ميتواند دها، صدها و يا حتي دها هزاربار بيش از قطربدنه نرون ادامه پيدا کند. اکسون وظيفه انتقال پيامهاي عصبي را به خارچ نرون به عهده دارد (و برخي اطلاعات را نيزبه نرون باز ميگرداند.). بساري از نرونها تنها يک اکسون دارند، ولي اين اکسون در اکثر موارد شاخه‌هاي فراواني توليد ميکند که اجازه ارتباظ با سلولهاي متعددي را براي نرون فراهم ميکند. بخشي از اکسون که از بدنه نرون منشعب ميشود، پشته اکسون خوانده ميشود. پشته اکسون جدا ازاينکه يک سازه آناتوميک ميباشد، آن قسمت ازنرون است که بيشترين تراکم کانالهاي سديمي متغييربا ولتاژ را دارا ميباشد. اين خاصيت باعث ميشود که اين بخش راحتتر از ساير قسمتهاي نرون قابل تحريک باشد و آنرا به محل ايجاد ضربه اکتريکي درنرون تبديل ميکند: از لحاظ نرولوژيکي اين بخش بالاترين آستانه هيپرپلاريزه شده پتانيسل عمل را دارا ميباشد. با وچود اينکه نرون و هيلاک نرون عموما درارسال اطلاعات دخيل هستند، اين بخش نرون ميتواند از ساير نرونها هم اطلاعات دريافت نمايد. پايانه اکسون، ساختاري درانتهاي اکسون است که به طورتخصصي براي آزاد کردن مواد شيمايي فرستنده‌هاي عصبي و ارتباط با [ساير] نرونها استفاده ميشود. تقسيم بندي کانوني نرون وظايف مشخصي را به هرقسمت نسبت ميدهد ولي دندريتها و اکسونها غالبا عملکردي متفاوت با وظايفي که به صورت اسمي به آنها نسبت داده ميشود، دارند. ضخامت اکسونها و دندريتهاي موجود درسيستم اعصاب مرکزي، عموما درحدود يک ميکرومتر است، درحاليکه ضخامت برخي از اکسونها و دندريتها درسيستم اعصاب جانبي بسيار بيشتر است. قطر بدنه نرون غالبا ?? تا ?? ميکرومتر ميباشد که خيلي بزگتر از هسته سلول درون خود يدنه نرون نيست. بلندترين اکسون نرونهاي حرکتي در بدن انسان که انتهاي نخاع به انگشتان پا را متصل ميکند، ميتواند به بيش از يک متر برسند. برخي نرونهاي حسي اکسونهايي دارند که از انگشتان پا تا ستون فقرات امتداد ميابند و در افراد بالغ به بيش از ??? متر ميرسند. در زرافه‌ها برخي اکسونها که در راستاي گردن [زرافه] امتداد ميابند، به چندين متر ميرسند. بيشتر اطلاعات ما در مورد کاريي اکسونها با مطالعه اکسون غول پيکر ماهي مرکب بدست آمده‌است که نظر اندازه بزرگش (ضخامت ??? تا ? ميليمتر و طول چندين سانتيمتري) براي مطالعات آزمايشگاهي ايده آل مي‌باشد.
وظيفه نرونهاي حسي درون بر اطلاعات را از بافتها و اندامها به سيستم اعصاب مرکزي منتقل ميکنند. نرونهاي بيرون برپيامها را از سيستم عصبي مرکزي به سلولهاي عملياتي منتقل ميکنند، به اين نرونها، بعصا نرونهاي حرکتي هم گفته ميشود. نرونهاي رابط وظيفه متصل کردن بخشهاي متفاوت سيستم اعصاب مرکزي را به عهد دارند. تقسيم يندي درون بر و بيرون بربه طورکلي براي نرونهايي که يه ترتيب به مغز منتقل و از آن خارج ميکنند نيز اطلاق ميشود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر