۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

رسش مغز

رسش مغز قبل از تولد
به گامت بارور شده توسط اسپرم تخمک مي گويند. تخمک وقتي که به رحم مادر مي چسبد داراي دو لايه است. لايه بيروني و لايه دروني. لايه بيروني تخمک به سه لايه ديگر تقسيم مي شود. 1- مزودرم. 2- اندودرم. 3- اکتودرم.
سيستم عصبي از لايه اکتودرم به وجود مي آيد
.

مراحل رشد قبل از تولد

  1. مرحله زيگوت (باروري تا سه هفته): هنوز سيستم عصبي شکل نگرفته .
  2. مرحله رويان (سه تا هشت هفته): رشد سريع دستگاه عصبي آغاز توليد سلولهاي عصبي، عدم وجود فعاليت حرکتي يا عصبي .
  3. مرحله جنين (هشت ماهگي تا تولد): رشد سريع دستگاه عصبي، تکميل تعداد سلولهاي عصبي و سپس رشد آنها، وجود حرکات باز تابي که تابع نخاع شوکي و ساقه مغز است .
مراحل رشد قبل از تولد با نگاهي دقيق تر
  1. 2-8هفتگي (روياني): مغز ونخاع شوکي ابتدايي نمايان مي شوند.
  2. نيمه دوم ماه اول: همزما ن با پيدايش 3 لايه سلولي (مزودرم، اندودرم، و اکتودرم) دستگاه عصبي تشکيل مي شود (ازلايه اکتودرم). اکتودرم براي ايجاد مجراي عصبي تا مي شود که نخاع شوکي و مغز از آن بوجود مي آيد.
  3. 9-12هفتگي: افزايش سريع در اندازه بدن، دستگاه عصبي، اندامها وعضلات سازمان يافته و متصل مي شوند (تواناييهاي رفتاري جديد، لگد زدن، انگشت مکيدن، دهان باز کردن و تمرين تنفس).
  4. 13-24هفتگي: تعداد نورونها مغز کامل شده است.
  5. 25-38هفتگي: رشد سريع مغز باعث مي شود که تواناييهاي حسي و رفتاري گسترش يابند.
  6. دوره جنيني(ماه سوم): اندامها عضلات ودستگاه عصبي شروع به سازمان يافتن و متصل شدن مي کنند (جنين لگد مي زند دستهايش را خم مي کند ومشت مي کند، انگشتان پاهايش را خم مي کند دهانش را باز و بسته مي کند و حتي شستش را مي مکد.
  7. دوره ی سه ماهه سوم : مقطع زماني که جنين مي تواند زنده بماند. اگر نوزاد بين ماه 7-8 متولد شود معمولا به کمک تنفسي نياز دارد گرچه مرکز تنفسي مغز جا افتاده است کيسه هاي ريز هوا در ششها براي مبادله دي اکسيد کربن با اکسيژن هنوز آماده نيستند.
نکته:
به نظر تانر پس از هفتمين ماه زندگي هيچ ياخته عصبي تشکيل نمي شود اما سلولها و فيبر ها ي عصبي بزرگ تر مي شوند و ظاهرا آنها به گونه اي متفاوت تغيير مي يابند
.
در سن 3ماهگي زندگي درون رحمي قشر بندي مخ صورت گرفته و ظاهرا همان است که در بزرگسالي ديده مي شود. از آن پس سسيتوپلاسم سلولها افزايش مي يابد.


رسش مغز در کودکی

نوباوگي ونو پايي(تولد تا2 سالگي)

هنگام تولد مغز از هر ساختار ديگر جسماني به اندازه بزرگسالي آن نزديکتر است. مغز در هنگام تولد 30%وزن آن در بزگسالي است. ترتيب رشد مناطق مغزي با ترتيب ظاهر شدن تواناييها گوناگون در کودکان در حال رشد مطابقت دارد. مثلا رشد سيناپسي در قشر شنوايي و بينايي از 3-4 ماهگي (پس از تولد) تا پايان سال اول زندگي روي مي دهد يعني دوره اي که ادراک بينايي و شنوايي به نحو چشمگيري رشد مي کند.بعد از تولد نورونها شبکه اي پيچيده اتصالات سيناپسي را تشکيل مي دهند.ازبين مناطقي که مسئول حرکت بدن هستند نورونهايي که سرو دستها راکنترل مي کنند قبل از نورونها يي که تنه و پاها را کنترل مي کنند اتصالات خود را تشکيل مي دهند.يکي از آخرين مناطق قشر مخ که رشد مي کند و ميلين دار مي شود قطعه هاي پيشاني است که مسئوليت تفکرخصوصا هشياري، بازداري تکانه ها و تنظيم رفتار ازطريق برنامه ريزي را برعهده دارد.

جريا ن تمايز و تفکيک سلولهاي عصبي که شامل بزرگ شدن سلولهاي عصبي، شکل گيري ارتباط هر نورون با نورون ديگر و آغاز به عمل است، پس از تولد شروع مي شود و احتمالا تا سنين بزرگسالي ادامه مي يابد. بخشي از اين جريان بدون تاثير محرک هاي بيروني است اما غالبا تجارب فرد در انتخاب، نگهداري و قوت بخشيدن به ارتباطات خاص ميان نورون ها نقش مهمي را ايفا مي کند.

جانبي شدن وانعطاف پذيري قشر مخ :
هنگام تولد نيم کره ها جانبي شدن را آغاز کرده اند. اغلب نوزادان وقتي به صداهاي گفتاري گوش مي کنند در نيکره چپ فعاليت امواج الکتريکي بيشتري نشان مي دهند در مقابل نيمکره راست به صداهاي غير گفتاري و محرکهايي مثل مايع ترش مزه بيشتر واکنش نشان مي دهد. جانبي شدن در 8-10 سالگي کامل مي شود. مغز جانبي شده قطعا انطباقي است. جانبي شدن مغز در مقاسيه بازماني که هر دو طرف قشر مخ دقيقا وظايف يکسان انجام مي دادند تنوع بسيار بيشتر استعداها راممکن مي سازد.

در سال اول تراکم سيناپسي افزايش مي يابد ولي در 10 ماهگي متوقف مي شود و از يک سالگي تا پايان عمر کاهش مي يابد. اين بدان معناست که مهارتهاي دانشي که کودکان خرد سال مي آموزند غالبا همراه است با گسترش و تقويت بر خي سيناپسها و محدود شدن برخي ديگر نه اضافه شدن سيناپس جديد.

رسش طبيعي زمينه لازم را براي بروز کنشهاي روان شناختي فراهم مي کند ولي شرايط تحريک کننده محيطي براي پيشرفت و ادامه آن لازم است.

هر توانايي (حرکتي، کلامي، شناختي و...) مربوط به مراکز خاصي از مغز مي شود و تا آن مراکز مغزي رشد نکرده اند، آن توانايي بروز پيدا نمي کند و آموزش هم فايده اي ندارد.

عملکرد هاي انسان محصول تعامل پيچيده سخت افزار زيستي مغز و نظام عصبي و ساير اندامها و مجموعه وسيع و گوناگوني از وقايع خارجي است که ذهن و بدن آدمي را به خود مشغول مي دارد.


جهشهاي رشد مغز و دورههاي حساس رشد:

دوره هاي حساس براي مغز زماني است که تشکيل سيناپسها به اوج خود رسيده اند و آماده اند تا از محيط محرکاتي را دريافت کنند و محروميت حسي بر رشد مغز تاثير سوء فراواني دارد. چندين جهش در قطعه پيشاني که به تدريج به ساير نقاط مغز گسترش مي يابد در سال اول زندگي يافت مي شود.

3- 4 ماهگي: به صورت ارادي کودک به سوي اشيا دست دراز مي کند.

حدود 8 ماهگي: سينه خيز رفتن و جستجو براي اشيا پنهان را آغاز مي کند.

حدود 12 ماهگي راه مي روند و رفتار جستجوگرانه پيشرفته تري نشان مي دهند.

1/5 -2 سالگي: زبا ن شکوفا مي شود.

جهشهاي ديگر در 9-12-15-18سالگي بروز مي کند و بيان گر پيدايي و اصلاح تفکر انتزاعي است. توليد انبوه سيناپسها مي تواند علت جهشهاي رشد مغز در 2 سال اول زندگي باشد. رشد شبکه هاي عصبي و پيچيده و کارامد تر به علت کاهش سيناپسي، ميلين دار شدن و اتصالات دورتر بين قطعه هاي پيشاني و ساير مناطق مغزي مي تواند ساير جهش هاي مغزي را توجيه کند. البته محققين معتقدند آنچه به رشد مغز کودک در هر يک از اين دوره هاي حساس رشد کمک مي کند تجربه است.

بازتابها
بازتابها منظم ترين الگوهاي رفتاري نوزاد هستند. اغلب بازتابهاي نوزاد در 6 ماه اول نا پديد مي شوند. محققين معتقدند علت آن اين است که با رشد مغز کنترل ارادي بر رفتار به تدريج افزايش مي يابد.
بازتاب جستجوي سر پستان
.
بازتاب مورو
.
بازتاب شنا.

بازتاب بابينسکي
.
بازتاب داروين
.
بازتاب راه رفتن
.
بازتاب ته پا
.

اوايل کودکي 2-6 سالگي:

مغز از 70%به90%وزن خود در بزرگسالي افزايش مي یابد. با ادامه ميلنه دار شدن و کاهش سيناپسي، کودکان در انواع مهارتها نظير هماهنگي جسماني، ادراک، توجه، حافظه، زبان، تفکر منطقي و تخيل پيشرفت مي کنند.

نيمکره ها: نيمکره ها با سرعت متفاوتي رشد مي کنند. نيم کره چپ در اغلب کودکان بين 3-6 سالگي جهش رشدي چشمگيري دارد و بعد وضعيت ثابتي به خود مي گيرد (مهارتهاي زبان که معمولا در نيمکره چب جاي دارند در اوايل کودکي با سرعت چشمگيري رشد مي کنند). در مقابل نيمکره راست در اوايل و اواسط به کندي رشد مي کند و در 8-10 سالگي جهش کمي دارد (مهارت هاي فضايي مانند يافتن مسير از محلي به محل ديگر، کشيدن تصاوير، و تشخيص دادن اشکال هندسي به تدريج در دوران کوکي و نوجواني پرورش مي يابند).

2- 6 سالگی:
علاوه بر کرتکس ساير قسمت هاي مغز در اوايل کودکي رشد خوبي مي کنند.
در عقب و پايه مغز مخچه قرار دارد. رشته هايي که مخچه را به قشر مخ وصل مي کند بعد از تولد ميلين دار مي شوند ولي اين فرايند تا 4 سالگي کامل نمي شود.
ساخت شبکه اي: يکي از ساختار هاي مغز که گوش به زنگ بودن و هشياري را حفظ مي کند، در اوايل کودکي تا نوجواني ميلين دار مي شود.

جسم پينه اي: ميلين دار شدن جسم پينه اي تا پايان سال اول زندگي آغاز نمي شودد. در 4-5 سالگي رشد آن خيلي پيشرفت کرده و به کارايي تفکر کمک مي کند
.

6- 11 سالگی:

در 6 سالگي مغز به90% وزن آن در بزرگسالي مي رسد و آهسته به رشد خود ادامه مي دهد. در اين دوران مغز به دو تغيير اساسي در پردازش اطلاعات کمک مي کند.
افزايش توانايي پردازش اطلاعات: بين 6-11 سالگي زمان لازم براي پردازش اطلاعات در انواع تکاليف شناختي کاهش مي يابد. اين از افزايش سرعت تفکر بر اساس تغييرات در مغز خبر مي دهد که احتمالا علت آن ادامه ميلين دار شدن و کاهش سيناپسي در مغز است.
افزايش بازداري شناختي : بازداري شناختي يعني مقاومت کردن در برابر دخالت اطلاعات نامربوط، که از زما ن نوباوگي به بعد بهبود مي يابد و در اواسط کودکي پيشرفت چشمگيري دارد. اعتقاد بر اين است که علت بازداري شناختي رشد بيشتر قطعه پيشاني قشر مخ است. بازداري شناختي با پاک کردن اطلاعات غير ضروري از حافظه فعال به مهارت هاي پردازش اطلاعات کمک مي کند.


رسش مغز در دوره نوجوانی
(بلوغ اساسا در مغز روی می دهد)
مغز به غير از هدايت رشد و نمو بدن و نظام باز توليد فرماندهي رفتار کودک براي جدايي از وابستگي و حرکت به سوي استقلال را برعهده دارد اما بدون ترديد عملکرد مغز متاثر از عواملي مانند جريانهاي هورموني سازمان رواني فرد و زمينه هاي اجتماعي فرهنگي است.
تغييرات دستگاه عصبي

الف - تغييرات شبکه نورون ها:

1. افزايش عمومي وزن محيط مغزی.

2. فرايند رشد عصبي مربوط به جدا شدن سيناپس ها: يعني تغيير ارتباطات ميان سلولهاي مغزي که منجر به جدا شدن مدار ها و در نتيجه عملکرد هاي مغزي مي شود. به دو صورت شکل مي گيرد.

2-1 از بين رفتن برخي از سلولهاي عصبي و تغيير الگوي جريان مغزي به عنوان قسمتي از رشد.

2-2 زنده ماندن و بقاي بقيه سلول هاي عصبي و قطع رابطه آنها با سلول هاي مجاور: اين تغيير مدارهاي عصبي بر مراکز زباني، رفتاري و عاطفي تاثير مي گذارد.

3. انشعاباتي که دندريت ها ايجاد مي کنند.

4. ايجاد و تکامل سيناپسی: که به چند دلیل صورت می گیرد:

ژنتیک: با يک برنامه ی ژنتیکی خاص، نورون ها ارتباطاتی ايجاد مي کند.

تجربه: رفتار جديد درصورت تکرار موجب ايجاد يک شبکه بين نوروني مي شود.

جريانهاي شيميايي: جاذبه ميان دو سلول مبتني بر انتقال دهنده نوروني است

5. ارتباط يافتن شبکه هاي نوروني قبلي و شبکه هاي نوروني رقيب.

ب – تداوم ميلينه شدن: کورتکس قدامي و نواحي مربوط به زير گيجگاهي و آهيانه اي ميلينه مي شوند. اين نواحي در هماهنگ سازي برنامه ريزي رواني کلامي توجه به نظم بخشيدن به رفتار و ترتيب حرکتي است.

ج – تجديد سازمان جسم پينه اي: جدا شدن شبکه هاي عمومي تر و در هم آميخته تر و ايجاد شبکه هاي تخصصي تر.

د – استقلال نيم کره اي: نيم کره ها مستقل تر از هم مي شوند و کارشان تخصصي تر مي شود.

ح- رسا شدن نظام يا ارتباطات: مانند:

1- رشد زبان به عنوان يک ابزار دروني.

2 - افزايش حافظه کاري بر اثر رسا شدن قسمت جلو مغز(پيشاني).

3- کنترل شناختي رفتار در اثر مليني.

4- تغيير در ارتباطات و شبکه هاي سيناپسي و رسا شدن قسمت جلو مغز.

5- رشد شناختي که درا ثر رسا شدن قسمت جلو مغز و بالندگي عملکرد نظام هماهنگ کننده است.

6-رشد آگاهي در سطح بالاتر از خود.

تغييرات مربوط به رسا شدن مغز شامل موارد زير است:

  1. از بين رفتن سلولها .
  2. جدا شدن ارتباطات سيناپسي و ايجاد ارتباط جديد سيناپسي که از اين طريق مدارها و شبکه هاي جديد در مغز به وجود مي آيد و اينها در مقايسه با نظامهاي عمومي و نارس ويژگيهاي اختصاصي بيشتري دارد.
  3. تغيير سازمان عمومي به اختصاصي در مغز. در بر گيرنده جسم پينه اي است که دو نيم کره را به هم ارتباط مي دهد و آنها را با هم هماهنگ مي کند.

تحولات مغز در دوره پیری

وزن مغز در طول سالهاي بزرگسالي کاهش مي يابد. اين کاهش بعد از 60 سالگي به علت از بين رفتن نورون ها و بزرگ شدن بطنها ي درون مغز بيشتر مي شود و در 80 سالگي به 5-10%کاهش مي رسد. کاهش نورون ها در سراسر قشر مخ به ميزان مختلف و در مناطق متفاوت آن روي مي دهد. در مناطق شنوايي، بينايي و حرکتي بالغ بر50% درصد نورون ها از بين مي روند. در مقابل بخشهايي از قشر مخ مانند قطعه پيشاني که مسئوليت نظم بخشيدن به اطلاعات، قضاوت و تفکر را بر عهده دارند خيلي کمتر تغيير مي کنند. علاوه بر قشر مخ مخچه تغريبا 25% نورونها خود را از دست مي دهد. سلولهاي گليال که رشته هاي عصبي را ميلين دار مي کنند نيز کاهش مي يابند و از اين رو در کاهش توانايي دستگاه عصبي مرکزي دخالت دارند.دستگاه خود مختار نيز ضعيف تر مي شود (براي مثال بدن سخت تر مي تواند با تغييرات دماي مخيط خود را وفق دهد) و در مقايسه با دوران جواني هورمونها استرس بيشتري به داخل خون آزاد مي کند. اين تغييرات مي تواند سبب ضعف دستگاه ايمني و اختلال خواب در سالخوردگان باشد.

مغز مي تواند برخي از اين ضعف ها را جبران کند. نورونهاي کهنه بعد از تخريب ساير نورونها، سيناپسهاي جديد تشکيل می دهند. ورزش مي تواند گردش خون در مغز را افزايش دهد و به حفظ ساختارهاي مغز و توانايي هاي رفتاري کمک کند.


شگفتی های مغز:

يکي از ويژگي هاي شگفت آور رشد مغز اين است که چون نورونهاي در حال رشد براي اتصالات سيناپسي به فضاي کافي نياز دارند، بسيار از نورونهای مجاور در هر منطقه اي از مغز مي ميرند. خوشبختانه در دوره ی پيش از تولد، خيلي بيشتر از تعدادي که مغز نياز دارد نورون هاي اضافي توليد مي شود.

سلولهاي قشر مخ انعطاف پذيرند. اگر در آغاز کودکي صدمه اي به بخشي از مغز وارد شود ديگر بخشها مي توانند وظايف آن بخش را انجام دهند. هر چقدر سن بالا تر مي رود انعطاف پذيري مغز کم تر مي شود.

منابع:

1)برک، لورا اي ((روانشناسي رشد.ج1)). ترجمه: يحيي سيدمحمدي، تهران، ارسباران1385

2)لطفآبادي، حسين وهمکاران ((روانشناسي رشد.ج1)). تهران، سمت 1385

3)منصو، محمود ((روانشناسي ژنتيک)). تهران، سمت 1385

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر