تاثير قصه درماني بر راهبردهاي رويارويي کودکان با مشکلات يادگيري
پژوهش در حيطه کودکان استثنايي20/سال ششم،شماره 2،تابستان 1385/603-622
مجيد يوسفي لويه و آذر متين
سوال تحقيق: قصه درماني چه تاثيري بر راهبردهاي رويارويي کودکان با مشکلات يادگيري دارد؟
روش(جامعه ،نمونه وروش نمونه گيري ): پژوهش حاضر در چهار چوب روش پژوهش نيمه آزمايشي و طرح پيش آزمون پس آزمون با گروه کنترل صورت گرفته است.جامعه آماري را دانش آموزان دختر وپسر داراي مشکلات يادگيري پايه چهارم ابتدايي مدارس شهر تهران تشکيل ميدهند. در انتخاب نمونه از روش نمونه گيري تصادفي چند مرحله اي استفاده شده است .بدين صورت که ابتدا از بين مناطق آموزش پرورش شهر تهران ناحيه جنوب به طور تصادفي انتخاب شد ،سپس منطقه 16 از اين ناحيه انتخاب شدواز فهرست مدارس منطقه 16 به طور تصادفي 4 مدرسه (2مدرسه دخترانه و2مدرسه پسرانه)انتخاب شد.از ميان اين مدارس 60نفر از دانش آموزاني که از نظر معلمان عملکرد تحصيلي آنها تنها در يکي از حوزه هاي خواندن ،نوشتن،يا حساب به طور چشمگيري پايين تر از حد انتظار بودندو فاقد ناتواني ومشکلات بارز جسماني ورفتاري نبودند انتخاب شدند.سپس روي اين آزمودني ها آزمون ماتريسهاي پيش رونده ريون اجرا شد وآزمودنيهايي که مشکلاتي در يکي از حوزه هاي خواندن، نوشتن يا حساب داشتند انتخاب شدند .ازبين افرادي که در مرحله آخر انتخاب شده بودند آزمون سياهه راهبردهاي رويارويي اجراشد.و20 نفر که در دو راهبرد رويارويي فعال وجستجوي حمايت نمرات کمتري گرفتند انتخاب شدند(نيمي دختر نيمي پسر)سپس اين 20 نفر به طور تصادفي به چهار گروه تقسيم شدند (2گروه آزمايش و2گروه کنترل)تقسيم شدند.
ابزار: درهمتا کردن دو گروه آزميش وکنترل از آزمون هوش ريون (فرم کودکان استفاده شد)براي ارزيابي کودکان ،در هنگام روياي با موقعيت هاي فشار زا از سياهه راهبردهاي رويارويي استفاده شد.اين سياهه يک پرسشنامه 38 سوالي است که در آن کودکان با انتخاب گزينه ها،شيوه هاي رويارويي خود را با موقعيتهاي فشار زا تعيين ميکنند.ابزار ديگر قصه است .12 قصه کوتاه محقق ساخته بر مبناي شاخص هاي روياروي موثر در سياهه راهبردهاي رويارويي (دو بعد فعالوحمايتي)مورد استفاده قرار گرفت.
روش اجرا: پس از تقسيم بندي گروه ها براي گروه آزمايش به مدت 12 جلسه نيم ساعته (طي 4هفته)12 قصه نا تمام ارائه شد وبا طرح پرشس هايي در خصوص صه ،آزمودني ها بطور فعال در موضوع شرکت داده ميشدن د وپس از بحث اوليه در مورد راهبرد احتمالي قهرمان قصه وتصميم گيري در خصوص اي راهبردها بر مبناي پيامدهاهي احتمالي ،بقيه قصه براي آنها خوانده ميشد.در طي اين مدت براي گروه کنترل 10 جلسه بحث آزادکه ربطي به مسائل گروه آزمايش نداشت برگزار شد.پس از آخرين جلسه برنامه قصه در ماني سياهه راهبردهاي رويارويي براي هر دو گروه اجرا شد .
نتايج: نتايج پژوهش حاضر نشانگر ترميم وبهبود راهبردهاي رويارويي کودکان داراي مشکلات يادگيري در فرايند قصه گويي بود .واز اين نظر با يافته هاي پژوهش هاي بسياري از درمانگران ديگر همخواني دارد.همچنين اين پژوهش نشان داد که دختران وپسران در استفاده از راهبرد رويارويي فعال وحمايتي عملکردي مشابه دارند و کودکان داراي مشکلات يادگيري از راهبردهاي حمايتي،بيش از راهبردهاي رويارويي فعال استفاده ميکنند. براي تبين اين موضوع ميتوان به اين مساله اشاره کرد که پايين بودن عزت نفس ،باعث اتکاي شديد به والدين وديگر بزرگسالان ميشود وهمين مساله آنها را به سوي استفاده از راهبردهاي حمايتي بيشتر سوق ميدهد واز سوي ديگر شواهد نشان ميدهد که افرادي که از عزت نفس بالايي برخور دارند،از راهبردهاي رويارويي فعال بيشتر استفاده ميکنند.بطور کلي نتايج پژوهش حاضر بر اثر بخشي فن قصه درماني براي کودکان داراي مشکلات يادگيري به ويژه زماني که با فنون شناختي مانند راهبردهاي حل مساله همراه شود،تاکيد دارد
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر